سی سال گذشت
قیوم بشیر هروی
ملبورن – استرالیا
اول قوس ۱۳۹۰ خورشیدی / ۲۲ نوامبر۲۰۱۱ میلادی
سی سال گذشت
امروز یکبار دیگر غم از دست دادن پدر عزیزمان شادروان استاد علی اصغر بشیر « هروی » را در حالی با تمام وجود خویش احساس میکنیم ، که آتش بیداد و جور نه تنها سرزمین آبایی اش را فرا گرفته و به ویرانه ای مبدل ساخته است ، بلکه توطئه گران از خدا بیخبر در صدد متلاشی ساختن کامل آن هر لحظه نقشه ای می کشند و موزیانه در کمین نشسته اند تا بقایای آنرا نیز به یغما برند.
آری ! امروز سی سال از افول ستارهء درخشان آسمان فرهنگ و ادب کشور ما می گذرد ، سی سالی که هر لحظه اش همچو سالی بر ما گذشت و بدون شک هرگز فراموش خاطر مان نخواهد شد ، زیرا او پدری بود دلسوز ، همسری بود مهربان ، شاعری بود شیرین سخن ، منجمی بود راستگو ، ادیبی بود بی توقع ، نویسنده ای بود واقع گرا ، مؤرخی بود امانت دار ، طنز پردازی بود حقیقت گو، ژورنالیستی بود صادق ودرنهایت انسانی بود بشر دوست که هیچ گاهی برای اینکه لحظه ای بیاساید زبان به مدح و ثناء ارباب زر و زور و تزویر نگشودو تا آخرین رمق حیات با قلمش که زبان گویای حقیقت جویی و حقیقت گویی بود به مبارزه با ظالم و همیاری با مظلوم پرداخت ، تا سرانجام در سحرگاهء اول قوس ۱۳۶۰ خورشیدی در غربتکدهء تهران و در کنار قلم و کاغذش جان به جان آفرین تسلیم نمود و رخ در نقاب خاک کشید . شادر روان استاد بشیر در آخرین دیدارش با استاد عبدالکریم تمنا که چند ساعت قبل از وفاتش اتفاق افتاده بود آخرین مضمونش را تحت عنوان ( ریش ببرک در اختیار بریژنف ) که همان شب به رشتهء تحریر درآورده بود میخواند .
روحش شاد و یاد و خاطره اش جاودانه باد
دیدگاه بگذارید