امتحان
امتحان
سروده از: احمد محمود امپراطور
تاریخ نشر دوشنبه ۲۶ جدی ۱۳۹۰ شانزدهم جنوری ۲۰۱۲
عشق من مــــزن آتش شــــــاخ آشیــــانم را
یک نــــــگاه بسویـــم کن حال نتــــوانم را
بس نموده سودایت قلب من اسیـری خویش
بیش از این مــده آزار قلب خون چـــکانم را
انتظار دیــــــدارت،چشــــــــم من کند هر دَم
پیـــــــــر میکنی اخیــــــر دیـــدهء جوانم را
من ز دوریت هر دَم خون فشــــان کنم دامن
دامن پُـــراز خون و رنگ زعفــــــــرانم را
درد عشق و دوریت حس کنـم به جان و تن
می بسوزد آن درد اش مغـــز و استخوانم را
کردهء تو محمود را امتحان به عشق خویش
نیست طاقت دیــــــــــگر تـــــاب امتحانم را
—————
احمد محمود امپراطور
درود به شهزاده عزیز!!!! نهایت سرودهً زیباوتصویرقشنگ روزی کتاب های چاپ کنید به دست ما قرار گیرد از خواندش حظ ببریم خداوند با شما باد همیشه موفق باشید .