وصال
تاریخ نشر شنبه سیزدهم حوت ۱۳۹۰ – سوم مارچ ۲۰۱۲
شبی به دربِ سرایت دویده می آیم
شکوفه های دلم چیده چیده می آیم
بهار حسن تو بس عالمی دگر دارد
چو قطره قطرهِ باران چکیده می آیم
ز بس خمارِ می نابِ آن لبانِ تو ام
شراب شوق ترا سر کشیده می آیم
صدای ناله ی مرغِ شکسته بال و پرم
ز ماورای طبیعت شنیده می آیم
من ازسکوت سحرگه بدل هراسم نیست
برای دیدنت ای ماه ، سپیده می آیم
اجل اگر دهدم مهلتی برای وصال
بگو « بشیر» ز دل وجان تپیده می آیم
قیوم بشیر
دیدگاه بگذارید