از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی
حکایت ۱۶۷
فریبنده گیتی شکارت نگیرد
جز آنگه که گوئی گرفتم شکارش
« ناصر خسرو»
پیشگوئی مؤرخ
تاریخ نشر سه شنبه ۱۶ حوت ۱۳۹۰ – ششم مارچ ۲۰۱۲
در بیستم ربیع الاول سال ۲۹۶هجری عده ای از درباریان و سرداران سپاهء خلیفه المقتدر بالله عباسی بروی خروج نمودند و او را از خلافت خلع کردند و ابوالعباس عبدالله بن المعتز ادیب فاضل و شاعر معروف را به خلافت منصوب نمودند و با وی بیعت کردند و او با لقب « المرتضی بالله » امور خلافت را در اختیار گرفت !
یکی از بزرگان گفته است همانروز نزد ابو جعفر محمد بن جریر طبری مؤرخ مشهور رفتم و باو گفتم مردم با عبدالله بن معتز بیعت کردند و داود بن جراح را وزارت دادند.
پرسید :
قاضی کدام شخص خواهد بود؟
گفتم :
حسن مثنی !
قدری فکر کرد و گفت :
این کار هرگز با تمام نخواهد رسید و عنقریب خواهی شنید که هر سه از کار برطرف شده اند:
پرسیدم :
این پیشگوئی بر چه اساس است؟
گفت :
این هر سه نفر برای همین کار ها شایسته اند و کمال استحقاق را دارند ولی روزگار تنزل و تراجع دارد و مستحق باید محروم باشد و ازین سبب گفتم که این بند را آب خواهد برد! پیشگوئی مؤرخ طبری یک روز بعد بوقوع پیوست زیرا بعد از اینکه ابن المعتز یکروز و یک شب خلافت کرد طرفداران مقتدر کودتا کردند و دارالخلافه را گرفتند و ابن معتز گریخت و در خانهء ابن الحصاص گوهری مخفی شد و در دوم ربیع الثانی همان سال دستگیر شد و بفرمان مقتدر بقتل رسید.
دیدگاه بگذارید