رباعیات و دوبیتی ها
رباعیات و دوبیتی ها
از : الحاج محمد ابراهیم حبیب زی
قسمت پنجم
تاریخ نشر جمعه ۱۹ حوت ۱۳۹۰ – نهم مارچ ۲۰۱۲
اشـعۀ نـورهدایت زحـق بـرسـرمن دمیـده بود
چون شیرمادرکه به حلق طفل تشنه چکیده بود
حلـقـم نمـود تـر چنان ز خشـکـنای ایـن حیـات
این عهـد و وفـای بـود که زعـرفان رسیده بود
************
چـراغ معـرفت روشـن بـه دور عاشـقان باشـد
چنانکه شمع را پروانه ها چون گرده بان باشد
اگـر بـر جـان خـورد نـوری ز انـوار کریم من
چنـین جانی بـدان حق الیقینی عــارفــان باشــد
************
نیازدل زاشک چشم آب دادم مگر روزی ثمرآرد
زخون دل نهال آرزو رنگ شد گمانم که ثمرآرد
ز وجـدان تـا بـه پـیمـان وامـیـد و روح و افـکار
به جانان فرش راه کردم امید به قلب من گهرآرد
**************
ما که به توفـیق تو هرجا بـه جـا میـرویم
هـر قـدمـی بـا صـفا بی مـدعـا میـرویـم
زندگی مزرعه ایست کشت به حق میکنیم
بعـد مـردن بی دلـیل سـوی خـدا میـرویـم
ادامه دارد
دیدگاه بگذارید