۲۴ ساعت

عده اى از منافقین بنى غنم بن عوف مسجدی را در کنار مسجد قبا اباد کردند تا ازین طریق شکافی در صف مسلمین ایجاد کرده و نمازگزاران مسجد قبا را متفرق و پراگنده سازند . از حضرت پیامبرگرامی اسلام خواستند تا به مسجد ایشان آمده و نماز بپا دارند . اما چون  رسول خدا (ص) عازم جنگ تبوک بود، نتوانست به دعوت آنان لبیک گوید اما قول داد که در بازگشت از جنگ به آن مسجد خواهد آمد .  در باره این مسجد این آیات والذینَ اتَّخَذُوامسجداًضِرا راً وکفراً و تفریقاًبینَ المؤ مِنینَ… نازل گردید . این کار را منافقان بخاطر کار شکنی و کُند ساختن چرخ دین در مدینه منوره می کردند تا ازین طریق مسلمانان را بنام دین فریفته و در صف واحد و یکپارچه آنان تفرقه و دوئیت ایجاد کنند . اما وحی آسمانی موجب رسوایی و سرافگنده گی و کشف توطۀ آنان گردیده و با شکست روبرو شدند .

منافقین برای پیاده کردن نقشه های منافقانه طرح جدیدی ریختند و خواستند با استفاده از نقاب دین مسجدی را در محلۀ قُبا بنا کنند و زیر همین پوشش محافل خود را در آنجا تشکیل دهند و مرکزی برای اجتماع هم مسلکان و همکیشان خود داشته باشند. کسی که بیشتر در بنای این مسجد کوشش داشت و بفکر این نقشه خطرناک افتاده بود شخصی بنام ابوعامر راهب بود که خود در مدینه نبود ولی از خارج نامه ها و پیامهای که برای منافقان می فرستاد رهبری فکری منافقان را به عهده داشت.

ابو عامر پدر “حنظله غسیل الملایکه” بود که در پیشرفت اسلام فداکاری های زیادی نموده و در جنگ اُحد به شهادت رسیده بود. ابو عامر در ضمن نامه ایکه به منافقان مدینه مینوشت، دستور بنای مسجدی را در محلۀ “قُبا” به ایشان داده بود و منافقان با توطۀ و دسیسه های که در سر داشتند دستور ابوعامر را عملی نمودند، و مسجد مزبور را ساختند و هنگامی که رسول خدا (ص) عازم تبوک بودند، نزد آنحضرت آمده معروض داشتند: ای رسول خدا! ما برای بیماران و پیران و افراد زمینگیری که نمیتوانند برای نماز به مسجد جامع “قُبا” بیایند و بخصوص در شبهای زمستانی و سردی هوا و دوری راه مانع حضور آنها در مسجد “قُبا” است، مسجدی ساخته ایم و میل داریم شما به آنجا بیائید و با خواندن یک نماز مسجد را تبرک بفرمائید. پیغمبر فرمودند فی الحال در تدارک سفر هستم و اگر انشاء الله از این سفر بازگشتم بدانجا خواهم آمد. و زمانیکه رسول خدا (ص) باز می گشت در نزدیکی مدینه به آن حضرت خبر دادند که مسجد به اتمام رسیده و مرکز اجتماع منافقان توطۀ گر قرار گرفته است. رسول خدا (ص) به دستور پروردگار متعال از همان خارج شهر پیش از ورد به مدینه دو نفر را فرستادند تا آن مسجد را که خدای تعالی ” مسجد ضرارش” نامیده بود آتش زده با خاک یکسان سازند و جای آنرا خاکروبه دان نموده، کثافات محل را در آنجا بریزند.

این بنای به ظاهر مقدس که بصورت مرکز دسته بندی های سیاسی و کانون دسیسه و توطۀ چینی و پروپاگند و شایعه سازی و ایجاد نفاق و شقاق و دو دستگی و چند دستگی بین مسلمانان؛ اسلام و قرآن و پیامبری پیامبر قرار گرفته بود. درس عبرت باشد برای آنعده از بیخبران و خوش باوران که ناآگاهانه دنبال هر منافق و ابلیس صفت راه می افتند و در خدمت دشمنان  مردم قرار میگیرند.

تخریب “مسجد ضرار” موجب رُعب و وحشت منافقان شد، ضرباتی بود شکننده و خورد کننده بر پیکر منافقین که باعث انزوای آنان گردید.

دشمنان آزادی و انسانیت در طول تاریخ تحت پوشش ادیان الهی و مقدسات مردم بهتر توانسته اند فسق و فجور و اعمال شیطانی و جنایات شان را توجیه شرعی نمایند و مردم را در خواب غفلت و بی خبری و انحرافات فکری قرار دهند. آگاهان باید قدم پیش گذارند و به وظایف انسانی و اخلاقی خویش عمل نموده حضور آیات قرآنی و حرکت قاطعانه رسول گرامی اسلام   ویاران آگاه و بیداردلشان را در جهت خرافات زدایی و نقاب برداری از چهره های دشمنان انسانیت و اسلامیت و مزدوران بیگانه، تحت عناوین مختلف دینی، مذهبی و … که از طریق مساجد و (مراکزبه اصطلاح اسلامی که تقریباً در اکثرکشور ها رونق یافته است) از داخل و خارج کشور های فرصت طلب و آشوب گر منطقه حمایت و پشتیبانی می گردند، پیاده نموده برملا سازند و نگذارند بیش از این استعمال دست مامورین عمامه به سر و بدون عمامه دولتهای فاسد و فاسق آل سعودعربستان وها بی ورژیم اخوندی  ایران که بوی تند دالر های نفتی و غارت و چپاول خمس و ذکات و صدقات و اموال مسلمانان، که از دالر های نفتی   شان پیشی میگیرد و هر یک از دول مذکور برای بدست آوردن، پیشوایی و فرمانروایی جهان اسلام و مسلمین (همچون رفیق و دوست سرنگون شده ای شان قذافی معدوم) چنان پا به عرصۀ رقابت، جنایت، رذالت و خباثت گذاشته اند که گوی سبقت را از هرچه جنایتکار و خونریز در تاریخ و جهان بوده است  ربوده اند.

نمونۀ روشن و اشکار آن انفجارات انتحاری در صفوف عزاداران مظلوم و محروم افغانستان در روز عاشورای حسینی، که لعنت خدا و مردم داغدار ملت شریف افغانستان براین مثلث شوم و جنایت عصرحاضر(جمهوری فاشیستی ایران،دولت نوکرمنش آل سعود وجمهوری جاهل وخائین پاکستان)این حامیان ونگهبانان طالبان و جنایت پیشگان این خفاشان سیه روی و سیه دل واین خدمت گذاران بی سروپای استعمار که با وسوسه های شیطانی خود شان ملت های مسلمان را در گوشه و کنار جهان به خاک و خون کشیده، مساجد و مراکز و تکایای مسلمانان را پایگاه و محل پیاده نمودن فعالیتهای شوم و- شیطانی شان قرار داده اند و از این طریق است که عمال مزدور و جیره خوار شان از تجمع و اجتماعات دینی مذهبی مسلمانان سوء استفاده نموده و از احساسات پاک جوانان مسلمان و شستشویی مغزی آنان، نایل به پیاده نمودن نقشه های تخریبی و خونبار می گردند. 

فرید حسن «شفیق»