باور مکن
باور مکن
محمد اسحاق ” ثنا”
ونکوور، کانادا
تاریخ نشرشنبه ۱۶ ثور ۱۳۹۱ – پنجم می ۲۰۱۲
آزاد زی بر دست و پا زنجیر را باور مکن
رو کن به سوی اعتلا تاخیر را باور مکن
گر کار بد خود میکنی ور فکر باطل میکنی
گر در چنین حال و هوا تقدیر را باور مکن
از کینه توزی در گزر، حرف از محبت ها بزن
از دشمنی ها کن حذر شمشیر را باور مکن
نقاش ماهر نیستی تصویر از خود چون کشی
گر خوب را بدتر کشی تصویر را باور مکن
تو مالک علم و هنر تو صاحب فضل و خرد
تو بهتری از بهتران تحقیر را باور مکن
تیری که بر قلب عدو صد زخم کاری ناورد
آن تیر بشکن از میان وین تیر را باور مکن
یک روز صبح زندگی خندد بروی ملک ما
آخر “ ثنا ” شام سیه دلگیر را باور مکن
محمد اسحاق ” ثنا”
دیدگاه بگذارید