از هزار ویک حکایت ادبی و تاریخی
روشندلست هر که هنر دید عیب را
گر زشت را نکو کند آئینه اینه است
« فصیحی هروی »
ناشنوای مصلحتی
تاریخ نشر یکشنبه هفتم جوزا ۱۳۹۱ – ۲۷ می ۲۰۱۲
در بارهء وجه تسمیهء حاتم اصم ( عارف مشهور که در سال ۲۳۷ وفات یافته است ) نوشته اند که وی در ابتدای حال قاضی بود.
یکروز زنی به دادخواهی نزد او آمد و باوی در بارهء موضوع دعوی خود سخن می گفت ، در همان اثنای سخن گفتن ناگهان آوازی که مخرج آن غیراز دهان است ، از آن زن صادر شد و آن بیچاره خجل گردید ولی حاتم برای اینکه اثر خجالت آن زن را رفع کند به کری تظاهر نمود و باو گفت :
من سخن ترا نمی شنوم ، قدری بلند تر حرف بزن!
و آن زن بلند تر حرف زد ولی حاتم میگفت : تکرار کن و از این هم بلند تر سخن بگو تا بشنوم و بفهمم!
آن زن بگمان اینکه قاضی کر است و از آن حال که رخ داده چیزی در نیافته است ، خوشحال شد و آثار شرمنده تگی از وی زائل گردید، اما حاتم برای اینکه در آینده هم مایهء شرمنده گی و خجلت آن زن نشده باشد تا پایان عمر خود را به کری زد واز آنروز به حاتم اصم شهرت یافت !
سلسلۀ این حکایات ادامه دارد
دیدگاه بگذارید