۲۴ ساعت

14 ژوئن
بدون دیدگاه

الحاج عبدالمحمد همآهنگ

الحاج  عبدالمحمد  همآهنگ

ماریا دارو

 تاریخ نشرپنجشنبه ۲۵جوزا ۱۳۹۱ – ۱۴ جون ۲۰۱۲

عبدالمحمد فرزندطلامحمد  زاده  کوچه  خواجه خوردک  «خرابات» شهرکابلسال (۱۳۱۶)میباشد.

 پنچه  های  هنر آفرین  کودکان  خرابات  که زاده  دامان مادران  و پدران  هنرمند میباشند  همیشه  از کودکی  روی  پرده  های  آرمونیه  و روی  صفحه  تبله  در آهتزاز  بوده  است  و ازهمان  آوان  کودکی  مجالس  و محافل  را برای  وطنداران  شان ‘ گرم جوشیبخشیده  اند.  در گذشته  های  دور که  محافل  عروسی  زنانه ومردانهازهم  جدا بودُ  کودکان خراباتبرای  هنرآفرینی  در دسته  ساز زنانمیرفتندومجلس  ارایی  میکردند ودرکوره  هنر  نوازه گی  وآواز خوانی  پخته  میشدندُ همآهنگ  نیز درزمانکودکی  نظر به  رسوم وعادات  مردم  خرابات بنامبچهطلادردسته  های  ساز زنانه  هنر نمایی  کرد  و شهرتکشید

کودکان خراباتمعمولاٌ  تا سن  نوجوانی منحیث  شیر بچه  های  خراباتی  مسئولیت دردسته  های ساززنانهداشتندونبست  مستور بودن  زنان همینکه  به اصلاحنوجوان  میشدند آهستهآهسته  برای آموختن  موسیقی اساسی  نزد استادانبزرگخرابات  به  شاگری مینشستند. بچه طلادرسن  نوجوانی ( ۱۶ )سالگی ابتداشاگردمحمدغازی  طبله نوازگردیدزیراپدرشآرزو  داشت کههماهنگدرکناردیگر  هنرمندان  بزرگ جایگاه  داشته باشدوسرآمدبچه  های  هم سنوسالشگرددُ  او نیز  بدین آرزونزداستادغلام  دستگیر شیداکهدرآنزمان  همردیف بااستادرحیمبخشُاستادنتواستادهاشمچشتیُاستاد  یعقوب  قاسمی ودیگرانبودُبهشاگردی  نشست وبعداٌنزداستادرحیمبخشنیزگرٌماندوبهشاگری  زانو زد.

  اول آوازخوانیوسپسدلربانوازیراپیشه  نمود. اما پدرش  اورا برایآموزشاساساتموسیقی  به هندفرستادتاازهنر  کلاسیک وراگهااگاهی  حاصل  نماید. زمانیکه به  هند نزداستادای  رفت تاآموزش  ببیند استادهندیازوی  سوال  کرد آیااستادسرآهنگرامیشناسید؟ استاد سرآهنگ  نه تنهادرجمعاستادبزرگ  انزمان  در مرتبتبلندی  قرار داشتبلکهباهمآهنگپسرعمهوپسرماماهمبودندُعبدلمحمدبچه  طلا  سرافگنده  گفت  بلی اوپسرعمهپدرم  میباشد.

  استاد هندی  اورا دوباره  به افغانستانفرستادوهدایتومشوره  داد تانیزاستادسرآهنگ  آن کوهبزرگموسیقیشاگردینماید.  زمانیکه ازهندبرگشت  برای  پدر وخانوادهاشگفت { مرا به  شاگردی  نه پذیرفتند ….} و بعدبنابه  هدایت استادهندیباپدرشیکجاه  حضور استادسرآهنگمراجعه  کرد.

 در آنزمانچون  اول شاگراستادشیدابودُشیدایی  تخلص میکرد …. زمانیکه استادسرآهنگ  او رابه  شاگردی  پذیرفت به  تخلص  همآهنگ  که آهنگ  نزدیک  به سرآهنگداردروی  آورد ومتخلصبه  هم اهنگشد.

  بدبختانه رقابت هایمنفی  که دربین  بزرگان  خرابات بودُبرای  گنج بزرگهنری  « سرآهنگ» که ملت  هند بهدانشوفهمهنریاوسرخم  میکردند ُامااقارب  و وطندارانمابهای  آن بزرگمردراکمتردرک  میکردند حاجی  هم اهنگدرآنسفرخویشازاشتباهی  بزرگ ونتیجه  رقابتهای  منفی  هنرمندانخیلی  آموخت کهبایدازگنج  رایگان وازبحربیکرانموسیقی« سرآهنگ » سود جستضرورتی  به بیگانه  و سفربههندندارد.  چون استادسرآهنگ  عضو خانواده  شان بودکمترمتوجهبزرگی  فهم ودانشاومیشدند. استاد بزرگ  در جواب  بچه طلا  صرفاٌ یکجملهگفته  بود:

{ یار درخانه  و منگردجهان  میگردم – آب درکوزه  و منتشنه  لبان میگردم } استادسرآهنگ  نه  تنها آبکوزه  بلکه  بحر بیکرانموسیقیکشورمابود.  « روحش  شاد باد »  در هرحالعبدالمحمدشیداییبههمآهنگ  کسب شهرتکردوآوازخوانباشهرتوطنگردید.

  حاجی هماهنگ  انسان خوشقیافهوخوشمشرب  و دارایطبعظریفبوداوحتیدرموقع  سرودن آهنگهایشدرعروسیهاومحافلبالای  افراد واشخاصحاضردرمحفل  ظریفانه  فکاهی  میگفت ویابعضی  حرکات شانرادرآهنگهایشانتقادمیکرد.

 حتیْ اینخوشمشربی  را درزمانیکهدرمحافلعروسی  های زنانه  در دستسازهای  زنانه  میرفت ُنیزانجاممیداد

زمانیکه شاگردسرآهنگشدکسی  بچه طلا  خطابش  نمیکرد زیرااوبااستادانبزرگدربعضی  محافل وعروسیهایمردانه  همراه بادسته  های بزرگسازجهت  کسب  تجربه وآموزش  اشتراک  میکرد.

پدرش آرزوداشتمسلکموسیقیرامنحیث  مسلک پدری  و نیکانش  پیشه  نماید موقع  که  او نزداستادسرآهنگزانوزدبعدازفرصتخیلیکوتاهدرجمع  خراباتیان  بخصوص درجمعجوانان  هم  سالانش کسب  شهرت  نمود. 

او درخواندن  آهنگهای  محلی ُفولکلوروغزلباصدای  رسایش محافل  خوشی  وطندارنش رانشاطوشادی  بخشید وفرزندانشرانیز  تحت  تربیت  گرفت.

 حاجی همآهنگ  مرد عاشق  پیشه  بودُ  چهار بارازدواج  نمود وهنوز  هم سینهفراخبرای  پزریش عشق  جدید داشت . 

مرگ هرانسان  ضایعه  بزرگ استامامرگهنرمندانیکهبرای  مردم  نشاط وشادی  آفریده اندودرهزاران  عروسی  آهسته بروُوحنابیآوریدومبارکبادراسرودهاستوهزاران  عروسی  و دامادخاطره  شب  وصال خویشراباطنینصدای  ایشان بهیادمیاورندوهزاران  زن  در شهرکابل  در زمانیکه  هم آهنگدرباغ  زنانه میسرودخاطرات  آن  محافل  را بیاددارندوبامرگهنرمندانچون  هم اهنگ  متاثر گردیده  اند.

خوشبختانه  فرزندان  حاجی  هم اهنگ  نیز هنرمندانسرشناسکشورمیباشندوقدمهای  پدرشان رادرهنرموسیقیوآواز  خوانی تعقیبمیدارندُاماجای  پدر شانخالیست.

حاجی هم  آهنگ درزندیگیاشباآنکهپرابلمهایکه  نسبت جنگهایداخلیدروطنوجودداشتُ  دارای شخصیت  ولای هنریدرمقام  بلندی  حضور داشتازاحترام  وطندارانش برخورداربوددربین  خراباتیان  نیز بمقامخوب  هنری  رسیده  بود ومورد  احترام همگان  قرار داشت.  در زندگی  شخصی نیزازخوشی  و سعادت خانوادهگیووضعبهتراقتصادیبرخورداربوداوازطرف  روز بهتجارتخانه «پرزه فروشی« شخصی  اش  بافرزندانش مصروفوشبانهدرمحافل  عروسی ومحافل  رسمی وغیره  اشتراک  میکردُ  تجارتخانه  او درجادهمیوندمرکزفرمایشات  هنری  برای دیگر  خراباتیان  نیز گردیدهبود.

بعداٌ حاجی  در آنموقف  هنری  قرار داشت  که درهرمحافلنمیرفتومقامواحترامشرابخاطرپولپاییننمیآوردامابدبختانهجنگ  زندگی  آرام  همه رابرهمزدوازسالهای(۱۳۷۲) هش– به بعدنبست  جنگها وسپسنسبت  اعدام هنروفرهنگوحرامشمردن  هنرهای  زیبا  تحت  رژیم  طالبان اوباتمام  فامیل  و دیگرهنرمنداندرپشاورمهاجرشدبنابرمجبوریتاقتصادیدرمحافلی  بی سویه  درشهر  پشاور نیزاشتراککرد. اما مردمعزیزش  اورا فراموش  نکردند  و ازوی  دعوت  نمودند  تا سفرهایدرممالک  غربی راداشته  باشد کهبه  تقاضای  مردمش لبیک  گفت  و سفری  به  امریکا  کاناداُ  ممالک  اروپایی  و آسترالیانمود.

  حاجی درطول  هنرنمایی  اش ازطرف  وزارت اطلاعاتوکلتور  یکبار بهعنوان  کلاسیک  خوان درجه  دوم  مستحق  جایزه  شناخته شد. و یکباردیگرازطرف  رادیو  افغانستان بهمنظوری  وزارت  اطلاعات وکلتوربهاخذ  جایزه  نقدی  نایل  گردید.

 همچنان  در سال( ۱۳۴۷) جایزه  درجه  اول  را درآهنگهای  فوکلوریک دریافت  کرد. درسال  (۱۳۶۲) از طرفکمیته  دولتی رادیو  تلویزیون  ملی  جایزه  درجه  اول  آواز خوانی  را گرفت. هنر وفرهنگنیزدرماجرای  جنگهای  سیاسی وقدرتطلبانه  خم وپیچ  بسیار دیدندوهنرمندانرنج  زیاد کشیدندُدراواخرعمرکهدوبارهبوطنبرگشتندُحاجیازمریضیقلبیوکهولت  سن  رنج میبردوبالاخره  در سن (هشتادوپنج)سالگی  داعیه  اجل رالبیکگفت .

بدین وسیله  مراتب  تسلیت خویشرابرای  فرزندان  عزیزش  که  همکارانم  در رادیو  تلویزیون  بودندُ  برا یتمامخانواده  اش تمام  هنرمندان  خرابات  و مردمهنر  دوست  افغالنستان نبستاین  ضایعه  بزرگ  عرض  میدارم وبرایحاجی  هماهنگ  روح  شاد وبهشتبرین  آرزو دارم(اناالله  و انا  الیه  راجعون ) با حرمت

ماریا دارو

 

 
بدون دیدگاه

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما