مکالمه شیطان بانوح علیه والسلام
مکالمه شیطان بانوح علیه والسلام
تتبع ونگـارش :
الحاج امــیـن الـدیــن « سعـیـدی – سعید افـغــانی »
مـــدیــــر مطـالعات سـتراتـــیژیک افغان
و مسؤول مرکــز کلتوری دحق لاره- جرمنی
تاریخ نشر چهارشنبه ۷ سرطان۱۳۹۱ – ۲۷ جون ۲۰۱۲
حضرت نوح علیه السلام یکی از پیامبران است که با تمام حوصله مندی خواست تا قوم خویش رااز چنگال جهل و بت پرستی نجات دهد . ولی ؛ هر چه آنها را نصیحت کرد نتیجه نگرفت و هر چه قوم خویش را به عذاب الهی هشدار میداد و اعلام خطر میکرد، قومش از گمراهی دست برنمیداشت .
وضعیت به حدی رسید که قوم خطاب به نوح علیه والسلام کرد وگفت :
« ای نوح ! با ما جرّ و بحث زیاد کردی، و بسیار بر نصحت خود پافشاری هم نمودی ، حالا وقت آن رسیده است که اگردر گفتار خویش صادق هستی ، آن چه را از عذاب الهی به ما وعده میدهی بیاور.»
نوح علیه السلام از جانب پروردگار به ساختن کشتی مکلف میگردد : « وَ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْینِنا وَ وَحْینا وَ لا تُخاطِبْنِی فِی الَّذِینَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ؛ و اکنون در حضور ما و طبق وحی ما کشتی بساز! و درباره آنها که ستم کردند شفاعت مکن که همه آنها غرق شدنی هستند.» (سوره هود : آیه ۳۷ .)
حضرت نوح علیه السلام نیز مطابق فرمان الله ، قوم خود را از عذاب سخت الهی و بلای عظیم طوفان که در پیش رو دارند برحذر میدارد ، ولی با آنهم ؛ قومش به لجاجت خود میافزودند.
نوح علیه السلام به طور کلی از هدایت شدن قوم مأیوس شد، زیرا میدید روز به روز بر لجاجت و آزار آنها افزوده میشود و آنها آن چنان از نظر فکری و روحی مسخ شدهاند که هیچ روزنه امیدی برای نوح علیه السلام برای جذب قومش باقی نماند ،حتی زن وفرزندش هم نصحیت پدر را گوش نکرد .
پرودگار به نوح علیه والسلام فرمود : « لَنْ یؤْمِنَ مِنْ قَوْمِکَ إِلاَّ مَنْ قَدْ آمَنَ؛ جز آنعده که تا کنون ایمان آوردهاند، دیگر هیچ کس از قوم تو ایمان نخواهد آورد.» ( سوره هود آیه ۴۰)
در همین وقت است که : نوح علیه والسلام قوم خویش را سزاوار نفرین میبیند وآنان را چنین نفرین کرد:
« رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْاَرْضِ مِنَ الْکافِرِینَ دَیاراً إِنَّکَ إِنْ تَذَرْهُمْ یضِلُّوا عِبادَکَ وَ لا یلِدُوا إِلاَّ فاجِراً کَفَّارا؛ پروردگارا! احدی از کافران را روی زمین زنده مگذار ، چرا که اگر آنها را زنده بگذاری بندگانت را گمراه میکنند و جز نسلی گنهکار و کافر به وجود نمیآورند». ( سوره هود آیات ۲۶ و ۲۷)
در این وقت است که طوفان عظیمی از آسمان و زمین، از شرق وغرب همه جا را فرا میگیرد، آبی که از آسمان میآمد باران نبود، بلکه چون سیلی بود که بر زمین میریخت و همه جای زمین تبدیل به آبشارهای عظیم و بینظیر شده گردید .
همه جا را آب گرفت و کشتی نوح علیه السلام در سطح آب قرار گرفت ، وهمه انسانهای که در بیرون گشتی باقی مانده بودند ، غرق و به هلاکت رسیدند .
میگویند در همین اثنا شیطان بنزد نوح علیه السلام می اید و خطاب به نوح علیه السلام کرده و میگوید :
تو حقى بر گردن من دارى ، که من مى خواهم آن را برایت ادا کنم!
نوح علیه والسلام (در تعجب فرو رفت) و گفت:
جای بسیار تعجب است که من حقی بر تو داشته باشم ، با آنهم بگو چه حقی؟ باز با خود چه اوردی !
شیطان خطاب به نوح علیه السلام کرد و گفت:
همان نفرینى که درباره قومت کردى و آنها را غرق نمودى، و احدى باقى نماند که من او را گمراه سازم، بنابراین من تا مدتى در بیکاری با سر خواهم برد ، تااینکه نسل دیگرى به دنیا ایند و من به گمراه ساختن آنها مشغول شوم.
نوح به شیطان گفت : حالا دیگر چه را مى خواهى جبرانى کنی ؟
شیطان گفت :
در سه موقع به یاد من باش! که من نزدیک ترین فاصله را به بندگان در این سه موقع دارم:
ــ هنگامى که خشم، تو را فرا مى گیرد ؛ به یاد من باش !
ــ هنگامى که میان دو نفر قضاوت مى کنى ؛ به یاد من باش !
ــ هنگامى که با زن بیگانه اى تنها هستى ، و هیچ کس در آنجا نیست؛ بازهم به یاد من باش »!
پایان
دیدگاه بگذارید