آهنگِ زور گویی
آهنگِ زور گویی
حسن شاه ” فروغ”
تاریخ نشر جمعه ششم اسد ۱۳۹۱ – ۲۷ جولای ۲۰۱۲
آهـنـگِ زورگـویی وآزار،دوبـاره گشـت
ازدَر بِرَفت ،ازرَهی دیوار،دوباره گشت
کُشتن بَتیغ وبستنِ بردار،دو باره گشت
شلاق زنانِ درَه بَه تِکرار،دوباره گشت
بادارنرَفـت! نوکروطـرار،دوباره گـشت
*********
گفـتی که روزگارِ سیـه،از میـانـه رفـت
جورو جفا وشکوه و هـرتـازیـانـه رفت
آن صاحبانِ وحشت و دورِ،زمـانـه رفت
بَرچشم سُرمه آمد و بَر زُلف،شانه رفت
هُشدارکه باز!ظالم و شَرار،دوباره گشت
*********
گفتی که خانه پالی و دَردِ ،شبانه رفت
آن دُشمنانِ سازو سرود و ،چغانه رفت
خصمِ زمین ودارودرخت و،جوانه رفت
آتش زنانِ خِرمن و هر کاه و،دانه رفت
درسِ تُرورخوانده و بَم داردوباره گشت
*********
گفتی زمـانِ تـیـرو تـفـنگ وکمانه رفت
درجام ریخت خونِ من وتو دوگانه رفت
هرکس نمود باورو بر سویِ خانه رفت
مُرغانِ پَر شکسته یکایک بـه لانه رفت
مسموم کُنان قاتل وغدار دوبـاره گشت
*********
بَرُخ نهاده ماسک ،بـه هر آستانه رفت
اشکی زچشم فِتاده بَه پا ها روانه رفت
چال وفریب وخدعه وصدها بهانه رفت
تیرِازکمانِ بِجُست،ولی بی نشانه رفت
آن زَن ستیز! دُشمنِ ابرار،دوباره گشت
*********
چشمک نَزن که دلبرومـاهی یگانه رفـت
آن اعتماد و لُطـف،همه عاشِقانه رفت
حُرمت بـمـادران و،شعـارِزنـانـه رفـت
آتش فِتاد به میهن و،هرسو زبانه رفت
دیدی فِروغ؟چرخِ سِتمگاردوباره گشت
حسن شاه ” فروغ”
دیدگاه بگذارید