در شناخت جنایتکاران جنگی
مقالۀ غوغا برانگیز نیویارک تایمز
در شناخت جنایتکاران جنگی
روشنی اندازی های تکراری، یا هیاهو برای هیچ
ملالی موسی نظام
ورجنیا، ۴ آګست،۲۰۱۲
تاریخ نشر یکشنبه پانزدهم اسد ۱۳۹۱ – ۵ آگست ۲۰۱۲
روزیکه روزنامۀ نیویارک تایمز منتشر گردید، خانم سجیه کامرانی تیلفونی مختصری از محتویات آنرا بمن اطلاع داد، من برایش اظهار نمودم که این مقاله به یقین چیز جدیدی را افشاء ننموده، بلکه تکرار مکررات خواهد بود. متعاقب آن همان شب آقای نبیل مسکینیار که همیشه اخبار و رویداد های وطن را با تبصره و نظر خود در موضوع، بسرعت از طریق تلویزیون آریانای افغانستان انتشار میدهد، راجع به مقالۀ نیویارک تایمز تبصره نمود.
چون برای من و هزاران مانند من قضیه تازگی نداشت، بعد ازینکه نظری به گذشتۀ موضوع مورد نظر انداختم، مضمونی را که در ماه می سال ۲۰۰۷ برای سایت افغان جرمن آنلاین فرستاده بودم برای هردو مطبوعاتی آشنای فوق الذکر ارسال نمودم. آن مضمون ثابت میسازد که علی الرغم قهرمان سازی های پوشالی و مجاهد بازی های فریبندۀ روئسای تنظیم های جهادی، از اقصی نقاط مملکت جنگ زدۀ ویران ما، باسواد و بیسواد، زن و مرد و طفل بینوا و مظلوم افغان با توضیح و تشریح« چشم دید های خونین واقعی خود ها» منحیث شاهدان عینی، بر یک یک مظالم جنایتکاران جنگی و باند های آدم کشان در یک نظر خواهی ملی، انگشت شناسایی گذاشته اند!
بنابر آن مقالۀ اخیر نیویارک تایمز هم که محتویات آن تائید دست داشتن مبرهن و بر آلای روئسای تنظیم های جهادی و شرکای آنان که متآسفانه خود و یا باند و دستۀ شان منجمله احمد شاه مسعود، عطا محمد نور، قسیم فهیم، رشید دوستم، محمد محقق، گلبدین حکمتیار، کریم خلیلی و شرکای جنایات غیر بشری آنان میباشد. این دسته ها و گروه های ملت کشان مخصوصاً در جنگ های داخلی سالهای ۱۹۹۲-۱۹۹۶ شهر کابل را برای طمع ثروت و قدرت، با راکت و توپخانه منهدم نموده و مردم مظلوم و بی دفاع آنرا سلاخی کردند، اموالشان را به تاراج بردند و از هیچ نوع تجاوز و خشودت درحق همدیگر و در حق ملت گروگان گرفتۀ افغان دریغ نورزیدند.
اصل موضوع همانا قدامت تحقیق و افشای اعمال و جنایات مجرمین جنگ های داخلی در قبل از راپور روزنامۀ نیویارک تایمز است که بدون استثناء معرفی همین روئسای تنظیم های جهادی هست که ملت افغانستان همه را میشناسد و اعمال ضد بشری و جنایات شان را هرگز فراموش نمینماید. تفصیلات اساسی و مستند که بصورت مفصل، مکمل، واضح و عریان جریان جنگ های افغانستان را از ۱۹۷۸ الی ۲۰۰۱ نشان میدهد، برای اولین بار توسط خبر اخیر نیویارک تایمز نه، بلکه ذریعۀ تنظیم و انتشار راپور ارزشمند و استثنایی ای« پروژۀ عدالت یا داد خواهی افغانستان» به مطالعۀ «؟!» رئیس جمهور بی کفایت افغانستان و جامعۀ جهانی رسید. این راپور تاریخی و مستند که در سال۲۰۰۰۳ توسط سیما سمر آمر کمسیون مستقل حقوق بشر افغانستان به حامد کرزی تقدیم گردید و از وی تقاضا شد که تا به آن راپور گرانبها توجه جدی «!» بعمل آورد، در پهلوی تفصیلات جنگ ها، اشخاص در گیر در آن جنایات بشری بالای مردم افغانستان را معرفی مینماید.
هزار افسوس که میبینیم که بعد از گذشت یازده سال، هنوز بازی با سرنوشت ملت رنجور با مظالم بیشمار و چپاول دارایی های عامه، همان هایی در جوار رئیس دولت و کرسی های قضاء و پارلمان، بر اریکۀ قدرت و مکنت تکیه زده اند که در جنگ های داخلی مردم خود را آماج مظالمی قرار داند که در تاریخ نظیر نداشت. بنابرآن، اینکه روزنامۀ نیویارک تایمز در ۲۲ جولای مینویسد که شخصیت های مهمی که در دستگاه دولت افغانستان کرسی های کلیدی ایرا در اختیار دارند، در حقیقت جنایتکاران جنگی ای هستند که اعمال ضد بشریت را واضحاً بر هموطنان بیدفاع خویش مرتکب گردیده اند، مگر برای مردم افغانستان و جهان چیز نوی را افشاء مینماید؟؟
نخیر هموطنان عزیز، راپور عدالت افغانستان توسط محترم داکتر سید عبدالله کاظم ترجمه و در سال ۲۰۰۴ و ۲۰۰۶ به شکل یک رساله منتشر شده و بدسترس هموطنان قرار گرفت، چنانچه من در همان سالها تعدای را با مغازه های افغانی توذیع نمودم و بار ها مقالاتی«*» هم در زمینه نشر گردید. این راپور مهم و مستند که باید بدسترس هر افغان وطن دوستی قرار گیرد، در حقیقت اوراق واقعی تاریخ وطن جنگ زده و مردم مظلوم گروگان گرفتۀ آن است که از هر نگاه قابل باور و اعتماد میباشد. در یکی از سایت های انترنتی افغانی تبصره هایی بر راپور نیویارک تایمز خواندم، ولی هیچ سهم گیری ای از محترم داکتر کاظم ندیدم. یقین وی که تفصیل و جزئیات « پروژۀ عدالت افغانستان» را خود سالها قبل مطالعه نمو ده است، احتیاجی به تکرار مکررات ندارد. گرچه در راپور نیویارک تایمز آمده است که در سال ۲۰۰۵ حامد کرزی امر به تحقیق و مطالعات در چنین زمینه ای را صادر نموده است، چنانچه که آقای نادر نادری هم گویا در جملۀ اعضای چنین کمیتۀ تحقیقی بوده است.
ولی از نگاه مصرف وقت و بودجۀ چنین کار تحقیقی ای که سال ها قبل کمیتۀ بیطرفی با نهایت امانت داری و مراجعه به هزاران هموطن و مصاحبه به السنۀ محلی آنان، علی الخصوص با مردم مظلوم شهر کابل، راپور مستند و مکملی تهیه نموده و به اسرع وقت به جناب رئیس جمهور تقدیم نمود، حامد کرزی که خود با آن دسته و گروه پیمان ابدی بسته است، چگونه امر به تحقیق جنایات آنان میدهد؟!
The Afghanistan Justice Project
پروژه عدالت افغانستان
تیره گیهای سر نوشت ساز:
جنایات جنگی و جنایات ضد بشری: از سال ۱۹۷۸ الی۲۰۰۱
تجزیه و تحلیل و ارائه مدارک از نمونه های بزرگ سوء استفاده در جنگهای افغانستان
پروژه عدالت افغانستان
(پروژه عدالت افغانستان در اواخر سال ۲۰۰۱ تأسیس شد و به حیث یک ارگان مستقل تحقیقی و حمایت گر که هدفش تهیه اسناد و مدارک از جنایات جنگی و جنایات ضد بشری که توسط تمام احزاب دخیل در جنگ در جریان جنگهای داخلی افغانستان از سال ۱۹۷۸ ای سال ۲۰۰۱انجام دادند اند میباشد.
کار ماتحقیق و تمرکز روی بعضی وقایع مهم و بارزسی در قسمت قتل عام های غیر قضایی، شکنجه های متداوم، تجاوزات دسته جمعی جنسی و هدف گیری مردم غیر نظامی بطور عمدی در جریان جنگها میباشد. محققین ما با منابع متعددی صحبت نموده اند و هدف آن فراهم آوری حقایق مشخص جهت ثبت در تاریخ و نیز برای تحت فشار قرار دادن دولت افغانستان و تمویل کننده گان بین المللی و سیاست گذاران هست تا در این راستا احساس مسئوولیت نموده جنایات جنگی گذشته را تحت تعقیب و تحقیق قرار دهند.
پروژه عدالت افغانستان شامل کارمندان افغان و غیر افغان و اشخاص حقوق دان هست و اکثر کار ها بشکل داوطلبانه صورت گرفته است. تقریبآ تمام کارهای ساحوی در داخل افغانستان در جریان سه سال انجام شده است و همچنان ما با بعضی افغان های که خارج از افغانستان هستند نیز مصاحبه های را انجام داده ایم. اکثر کارمندان این پروژه در جریان جنگ در افغانستان زنده گی مینمودند.
پروژه عدالت افغانستان یک ارگان مستقل و غیر وابسته به گروهی است و هیچ روابط رسمی با دولت و یا افراد دولتی و یا سازمان های بین المللی ندارد. این پروژه یک سازمان غیر انتفاعی که پروسه ثبت و اکمال را در بلژیک در حال طی کردن میباشد.برای معلومات بیشتر در رابطه با پروژه عدالت افغانستان به نشانی پست الکترونیکی ما www.afghanistanjusticeproject.org مراجعه کنید.)
در راپور« پروژۀ عدالت افغانستان» حتی نوعیت اسلحۀ که از جانب هر جناح در گیر در جنگ های ۱۹۹۲-۱۹۹۶ مورد استفاده علیهه مردم بیدفاع کابل استعمال گردیده بود با سمت و جهت، تعداد تلفات و تخریب واضح شده است، مثلاً واضح است که قصر باشکوه و تاریخی« دار الامان» آماج راکت پرانی های جمیعت و شورای نظار به مقابل گلبدین حکمتیار گردید. حتی چگونگی کشتار های دسته جمعی، منجمله« قتل عام افشار» که ثبت تاریخ جهان است با تفصیل و لست مرتکبین آن واضح گردیده است. در دنیای استعمال انترنت، پسندیده است که با کلیک بر لینک «پروژۀ عدالت افغانستان» Afghanistanjustieproject.org از زوایای روشن و تاریک کار روایی های عده ای از هموطنانشان که با پامال حقوق انسانی و جنایات علیه بشریت، وضحاً شناسایی گردیه اند، آگاهی حاصل نمایند.
به ارتباط به این موضوع، هموطنان ما چندی قبل اخبار ضد و نقیضی در مورد برطرفی آقای نادر نادری، یکی از آمران کمسیون حقوق بشر افغانستان شنیدند. گاهی گفته شد که وی از جانب حامد کرزی برطرف گردیده است و گاهی افشاء گردید که با دست داشتن قسیم فهیم در قضیه، آوازۀ اکمال زمان ماموریت آقای نادری پخش گردیده. این قلم در یکی از جلسات که در مورد رویدادهای افغانستان بود، آقای نادری را برای بار اول در مرکز «انیستیتیوت صلح واشنگتن» دیدم. جوانی با معلومات کافی و جامع در مورد حوادث روز افغانستان بود و با انگلیسی فصیح به سوالات اعضای مجلس جواب میداد. این جوان افغان، نظریات عالی ای هم برای صلح در مملکت داشت، چنانچه معتقد بود که به عوض اینهمه مصارفی که امریکا و ممالک دیگر در جنگ افغانستان مینمایند، با نصف آن میتوانند شرائط واقعی صلح را آزمایش نمایند. در راپور نیویارک تایمز ذکر شده است که در حضور حامد کرزی و وزراء قسیم فهیم اظهار داشته استکه: آقای نادری به مفت رهایی یافته است، در حالیکه باید بروی به رویش فیر میشد! شما خود حکایت مفصل بخوان ازین مجمل بخوانید. در دنیای دیگر همین تبصرۀ جنایتکارانه میتواند قانوناً بر ضد یک شخص استعمال گردد، ولی نه با مصلحت گرایی های خانمان بر انداز آقای کرزی در مورد اطرافیان سابقه دارا شناخته شدۀ وی!!
با شرائطی که درین یازده سال بی هوده که همه امکاناتی که میتوانست برای رفاه و بهبودی اوضاع جامعۀ ویران افانستان به هدر رفت، همانطور که مبرهن است با کار سازی و سوء استفاده های نامشروع گروه مقتدر و جنگ سالاران صورت گرفت. درشرائطی که در چند سال اول با موجودیت استناد راپور« پروژۀ عدالت افغانستان»، دولت افغانستان باز خواست جنایتکاران جنگی را نا ممکن میدانست، میشد که از یک طرف به تدریچ دست آنان را از کار بکشد و از طرف دیگر به کمک موئسسات حقوق بشر و محاکماتی مانند « محکمۀ بین المللی هاگ» که جنایتکاران جنگی را از هر گوشۀ جهان به بازخواست و عدالت میکشاند، روابطی بر قرار نماید. در حقیقت وقتاً فوقتاً از جانب تشکیلات حقوق بشر و بر رسی جنایات بر علیهه بشریت، لستی از جانیان جنگ های داخلی افغانستان هم در مطبوعات جهانی منتشر میگردد که تعقیب و محکمۀ آنان با حمایۀ دولت افغانستان، از دسترس موئسسات عدالت خواهی جهانی بدور است.
بهرحال همانطوریکه عرض نمودم، هموطنان گرامی، با یک کلیک به وبسایت« پروژۀ عدالت افغانستان» afghanistanjusticeproject.org تماس بگیرید و با سه لسان انگلیسی« مخصوصاً برای جوانان»، دری و پشتو این پروژۀ مفصل و مکمل صفحات تاریخ وطن تانرا که با خون و آتش نقش گردیده است، بخوانید، چاپ نموده و انتشار دهید. آگاهی به رویداد ها و وقایع حقیقی افغانستان عزیز وجیبۀ هر افغان وطندوست است.
—————————–
نوت:
«*» – پورتال افغان جرمن آنلاین، آرشیف نویسندگان، به اسم اینجانب، شمارۀ ۲۹ منتشرۀ ماه می ۲۰۰۷ تحت عنوان :
قابل توجه ملت افغانستان در سر تا سر گیتی
نگاهی به مضمون پرمحتوی و مستند «پروژۀ عدالت افغانستان»
بجاست از تکتک انسانهای که ذاده ویا خون شریک کشور ر افغانستان هستند با چنین احساسی قدر دانی نمایند ومن بشما هموطنم افخار میکنم من هم در احساس تان شریک وسهیم هستم و برای تان درود میفرستم من در یک از اشعارم این هارا دوکانداران دین معرفی کردم وخدمت شما عزیز ودیگر عزیزانم تقدیم میکنم دوکان دین دارد
یکی به نام آزادی دیگر دوکان دین دارد
متأیش بقض کینه وحسادت این چنین دارد
از این بازار پررونق که هر جاهل خریدار است
چودست محتسب بالا ست که آیه در جبین دارد
یکی هورای آزادی وآن تفسیر اکبر گفت
خودش شیاد احریمن به این نکته یغین دارد
زهر فرد کلام حق به عشق وداستان خویش
ازین افسانهء مطلب هزار در آستین دارد
به محراب عدیل از آن که آنجاه ذعد میفروشند
جمع با ریش حمامه در این ممبر کمین دارد
برای دلبری کردن به حفظ آن مقام خود
نه پروای رسولان را نه روز آخرین دارد
لباس خرقه از ذاهد همه آراستهء منبر
بخلوت مست مینایند خدار را در پسین دارد
به القاب هنر ا زدین همیشه در تقابل اند
برای سید خلقالاه حدیث بهترین دارد
عبایی شیخ نقلی را که عقل محکوم ودر بند است
که این سالار بی دانش هزاران همنشین دارد
من هم با خود حیرانم در این بازار سرگردان
که این نوک قلم مشفق زبان آتشین دارد