بسکه زیکزاک میرویم
تاریخ نشر پنجشنبه ۱۶سنبله ۱۳۹۱ – ششم سپتامبر ۲۰۱۲ هالند
حسن شاه ” فروغ “
۵ – ۹ – ۲۰۱۲ لندن
بسکه زیکزاک میرویم درجاده هایِ راستی
******
باهزاران ناله ازکشور پریشان گشته ایم
دربدر آواره و خودسر پریشان گشته ایم
ما نبودیم ملتِ بی دست و پا و سر مگر
اقتدا کرده بچند رَهبر پریشان گشته ایم
بال و پَربِشکسته ما را آشیان برهم زدند
در هوایِ رُشدِ بال و پَرپُریشان گشته ایم
چون لبِ اظهارها درهر کُجایی بسته شد
از برایِ حفظِ جان وسرپُریشان گشته ایم
کُشت وخونِ سالها ازحِرص وآزِ قدرتست
تابدست آرندسیم وزَر پُریشان گشته ایم
بسکه زیکزاک میرویم درجاده های راستی
چون خطِ افتاده ازمسطرپُیشان گشته ایم
همچو شانه مو بمو درجستجوی عیب ها
وزعداوتهاچو موی سرپُریشان گشته ایم
می تپیم تا پرده برداریم از عیبِ کسان
پرده بردارند عُریان تر پریشان گشته ایم
هریکی ازهفت پشتِ خود مُسلمانیم مگر
از غلامی کافرو دالر پریشان گشته ایم
سربخود رانیم ما را منزل ومقصود نیست
بی دریور موترِ پنچر پریشان گشته ایم
ساکینِ غربیم از بختِ نگونِ خویشتن
مازظُلمِ خاورو باختر پریشان گشته ایم
از فروغ شعله هایِ آتشِ جنگ و نفاق
سوخته بیدودو خاکسترپریشان گشته ایم
باتقدیم احترام فروغ از لندن
دیدگاه بگذارید