شیخ محل
تاریخ نشر جمعه ۱۷سنبله ۱۳۹۱ – هفتم سپتامبر ۲۰۱۲ هالند
نذیر احمد « مشفق »
شهر زندام – هالند
شیخ محل
******
باتآسف شنیدم یکی از مُلاهای شهر علم وفرهنگ وتراویش هنر شهر عشق ادب شهرجامی ، رازی ، انصاری ، چشتی ، بهزاد وهزاران دانشمند فرهنگی ، هنری وعرفانی دیگر شهرکه هنر در رگ رگش ریشه دوانده وهنر را مردم درخون وپوست خود احساس میکنند با کنسرت هنرمند جوان وطندوست با احساس درهرات مخالفت کرده است ومن باسوال ازین اشخاص که چطور میتوان بخود اجازه داد که تمام حق انتخاب را از مردم سلب کنند وهر طوریکه بخواهند مُهرسکوت را برلب جوانان زیبای عاشق هرات ویا دیگر ولایات افغانستان بزنند وبه میل نا بجای ظالمانه وخودخواهانه خویش عمل کنند .
آیا از خود سوال کردند که این کار ایشان از نظر همه مردم درست است که به یغین {نه} وآیا چرأ در هر موردی پای جنگ وجهاد را درمیان می آورند آیا این مردمیکه سالهاست کشته ، زخمی ، هجرت ، پریشانی وهزاران بدبختی را تحمل نمودند تا با آزادی نایل آیند دیگر چی بدهکاری برای جهاد ومسلمانان که همه برادرانشان وپدرانشان است پس بدهند یا نه حرف چیز دیگریست باید این دکان پُرونق همیشه مشتری زیادی داشته باشد آیا ازین بیشتر باید دکانداران دین بمقام چوکی پول وثروت برسند و آیا هنوز در پیشگاه خدا {ج} برای کسانکه مقام وثروت زیادتری لازم دارند دعا کند یا هنوز هم کسانی هستند که باید ازین طریق تعداد دیگری از انسانهای معصوم را قربانی هوس های ناپاک منفور وبیجای خویش کنند آیا چرا حضرتعالی ها از روایات شان برای آنهایکه صادرات انتحاری دارند چیزی نمیگویند آیا چرا به آن عده کسانیکه قدرت دولتی دارند تمام ثروت ودارایی مردم را تحت نام اختطاف میگیرند چیزی نمیگویند چرا از مشکلات اجتمایی وهزاران مشکل دیگر که در جامعه موجود است حرفی بزبان نمیاورند آیا تمام روایات قرآن کریم واحادیث رسول اکرم{ص} در رابطه به سلب آزادی وصلاحیت مردم آفغانستان ناذل شده یا خیر؟ آیا مردم افغانستان از تمام کشورهای اسلامی از جمله قبله عظیم مسلمانان عربستان سعودی ،مصر، سوریه امارات ودها کشور اسلامی دیگر اعمال بدتری دارند؟ چرا جواب فحاشی وناروا های عرب هارا بحساب مردم ما میگذارند؟ درکشوری مثل افغانستان خواننده منفور وخواندن نا روا است ؟ودر جهان بیشترین قمار خانه ها ، سیکس کلوپ ها و کاباره ها از عرب های سعودی وامارات است آیا شده برای شناخت وجهان بینی بیشتر یکبار هم که شده ازکشور های دیگر اسلامی بازدید و دیگران بیاموزید که به دیگران هم باید حق داد آیا میدانید که عاقبت این همه جفآ را مردم یکروزی بی پاسخ نخواهد گذاشت آیا میدانید که دیکر برای آگاهی مردم زمان همه چیز را میسر گردانیده آیا میدانید که حالا در هرخانواده ی کمتر یابیشتر از ده نوع وسایل آگاهی ودسترسی به علم که دررُشد وتکامل انسانها کمک میکند هروز بیشتر وبیشترتر میشود پس این مردمیکه با هزاران سال سابقه دینی وخداجویی نمی توان هر نوع تهمتی را برای انیکه با سلیقه وعلایق جناب عالی برابر نیست زد دیگر آن فرصت داره کمرنگ تر میشود پس بیائید خداوند را ناظر افکار مان بدانیم ومردم را از خود نرجانید وبر حقوق شان احترام بگذارید که مبادا روزی بشود که همانطوریکه مردم در تاریخ های گوناگون برای احقاق حقوق خود جان های شیرین خود را دادند شما تعداد اندک را همچون اتاتورک سزوار کرده های تان بسازند ودین مُبین اسلام را که دین رهایی از بند وستم دین طرقی وعلم برادری وبرابری شایسته سالاری همنوایی همسو با تمام عقاید ادیان الهی است در تضاد قرار بگیرند عقدمندانه راه خطارا انتخاب کنند واین گناه را بپای شما که خود را وارثین رسول اکرم{ص} میدانید گناهان همه ی این مردم در روز محشربحساب شما گذاشته شود من برای همه کسانیکه در جایگاه ی اشخاص که خود را به نحوی مسؤل میدانند مرتکب اعمالی نشوند که دیگران دست ویا انگشت انتقاد وسزاواری تکان بدهند ومن این سروده رانیز برای شناخت این مردم سرودم :
چو فتوا داد شیخ شهر هرات
بگوید بر شفیق مرید بکرات
که این شهرجهاداست دیسکوتیک نیست
طوفان خون وباد است دیسکوتیک نیست
قدیم گفتند که هرات شهرفرهنگ
هنر و عشق و شعر مشت آهنگ
دیگر جامی ورازی نیست دراین شهر
نباشد عشق بهزادی میسر
دیگر هنر به هرات جای ندارد
اهل فرهنگ به هرات پای ندارد
کسی خواهد کند اجرأ ی کنسرت
بجزء آخُند کی دارد بخت وهمت ؟
دیگر این ارتداد اهل شیطان
که خواهند شادی را بر اهل ایمان
چنین افراد افروخت چو درخشم
وجودش همچو بُز آلوده در پشم
درونش بُغض کینه از حسد پُر
دوچشمانش بخود خواهی خویش کور
که فهمش از طرقی درنیاز است
همه حرفش گدایی ونماز است
نمود کوچک توان حکم قرآن
خدا را هچو خویش داند نه صبحان
به حفظ پول ذکات و گدایی
بر ملت بخواهد هر تبایی
چی نسل ظالم وشیطانی هستند
زفطرت وحشی وحیوانی هستند
تمام حق انسان در روایت
خودش پیغمبر است دارد شفاعت
وجود آراسته در ظاهر چوانسان
به باطن مرحبا گوید بشیطان
بر اقفال و نیرنگ جماعت
حدیث نو کند از خود حمایت
به این فرصت طلب هاچی توان گفت
زمان برتو برادر در پسان گفت
تو هم یک روز شناسی این قماش را
ذبون وجاهل اوباش وماش را
همه دکان دین دارند دراین شهر
خدا وپیر ومرشید اند به محشر
ببین این شهر زیبای هنر را
حکمرانش کند دیوانه خر را
که ازعقل ادب معذور دارد
هر آنچه بیخرد معمور دارد
گروهی لاشخوار فتنه وشر
نه خود خوی اند ونه از خویش بهتر
چی بُران شمیری از آدرس دین
چو خاک دین ملت ساخته بر غین
من ملت بخواب غفلت جهل
بچاپند با حدیث و رأوی چل
نمیدانم کجاه پایان درس است
کجاه ازین ریأ کاران ترس است
اگر روز فنأ خوهی چو فتنه
سپهر گردان به مثل شیر سینه
بیاور آن فصول وقت هرات
نگویند راویی از جهل بکرات
بسیار عالی جناب آقای مشفق موفق باشید