فرشتۀ غزل
تاریخ نشر شنبه ۱۳ اکتوبر ۲۰۱۲ هالند
این چکا مه را برای شکیلا نصیر “بهانه” نوشته بودم
صادق پیکار
اپریل ۲۰۱۲
فرشتۀ غزل
******
ز سحر خامه ات احساس شاعرانه کنم
شب است و گیسوی شب را به شعر شانه کنم
فرشتۀ غزلی و سرود عشق و نشاط
بخوان سرود که من گوش بر ترانه کنم
هوای شعر تو مدهوش کرده است مرا
جنون پسندم و پندارعاشقانه کنم
چکامه های لطیف تو سخت شیرین است
به هم نشینی تو شوق خسروانه کنم
حضور بزم خیالاتت ار دهد دستم
شراب شعر به رگهای شب روانه کنم
تنم فسرده ز فقدان همزبانی ها
به باغ پر غزلت خواهم آشیا نه کنم
به شام شعر و غزل گر بخوانی ام روزی
مرا به شعر تو سوگند گر بهانه کنم
صادق پیکار
عالیین پیکار صاحب
پیکار صاحب بسیار زیباست.
زمانٍ مستی وشور وجوانیم بگذاشت
به بارٍ غمم راچه سان به شانه کنم
زمانٍ مستی و شور وجوانیم بگذاشت
به پیری بار غمم راچه سان به شانه کنم
بسیار زیبا سرودید جناب پیکار !
qabil taqdeer ast.
عالیست!
سپاس وامتنان خودرا به عزیزانم شریف جان، شهلا جان، نعیم جان، قیوم جان(بشیر) و ولیشاه جان عالمی بخاطر إبراز دیدگا های شاعرنه شان پیشکش می کنم. کاش مشید این فرد مقبول نعیم جانرا در شعر ” فرشته غزل ) علاوه میکردم :
زمان مستی و شور جوانیم بگذشت
غم کهولت خود را چسان به شانه کنم
صادق
عالی بود