طراوت گلاب
تاریخ نشر یکشنبه ۲۱اکتوبر ۲۰۱۲هالند
غزل: از احمد محمود امپراطور
۲۷ میزان ۱۳۹۱
کابل – افغانستان
طراوت گلاب
******
یاد که ماند به خاطر من جاویدان تویی
قلب که کرد رنجه دل شادمان تویی
عطریکه بود پر ز طراوت گلاب تو
رنگِ که کرد چهرهء من را خزان تویی
بود خاطرم گوشهء آرام کنار تو
سرو که هیچگاه، نشد سایبان تویی
حُسن که نور دادی رخی دلبران شهر
برمن نگاه نیم نکرد است آن تویی
آن لحظهء که بود روان موج اشک تو
شام که کرد غصه به قلبم فزان تویی
آن غنچهء که تازه به رستن نموده بود
آن گل که زد سر به سر خاکدان تویی
گل همه به باغ می آیند و میروند
آن گل که هست پیش منش گلستان تویی
گل های باغ را به نظر کی بیاورم
در انتخابِ این دلم من جان، جان تویی
شور که کرد خاطر من را شور تست
درد که هست در دل من دردمان تویی
ابیات این غزل به تو تقدیم می کنم
محمود گشت زمین دل و، آسمان تویی
———-
احمد محمود امپراطور
درود به استاد بزرگوار محترم محمد مهدی “بشیر” صاحب
تشکرات بی پایان از نشر این سروده
حق تعالی حافظتان
محمود عزیز ، تشکر از شما . من همیشه آماده خدمت به شما و دیگر هموطنان عزیز هستم و خواهم بود . خدا نهگدار تان . مهدی بشیر
bisyaar aali sorooda aid
استاد بزرگوار بشیر صاحب من با خلوص نیت کمک های معنوی شما را پاسدارم
سایه التفات شما پایدار و مستدام باد
سپاسگذارم از شاعر وارسته محترم سید ولی شاه عالمی