در سوگ باغچه
تاریخ نشر چهارشنبه ۲۴ اکتوبر ۲۰۱۲هالند
صادق پیکار
در سوگ باغچه
****
باغبان پیرسوگدار باغچه است
باغچه از تشنگی صبورانه می سوزد
باغبان پیردر بستر بیماری
رثای مرگ باغچه را می خواند
****
شاخ و برگ درختان باغچه خمیده و پژمرده اند
امسال شگوفه نکردند
امسال میوه بار نیاوردند
امسال نه مانند پار است
امسال باغبان بیمار است
***
امسال باغبان می میرد
امسال باغچه می میرد
باغبان سوگدار باغچه است
و باغچه سوگدار باغبان
***
باغبان تنهاست
تنهای تنها در بستر بیماری
خیره ازپنجره های اطاق خواب
به باغچه می نگرد
آهی می کشد و اشکی میریزد
آنگاه در سوگ باغچه
سرود مرگ خودرا می خواند:
ای باغچۀ زیبایم
ای همنفس عزیزم
امسال من می میرم
کاش تنها برای تو زنده می ماندم
ایجان بخش زندگی ام
و ای آسایشگاه روانی ام
ای تسکین دهنده افسردگی هایم
ای کاهش دهنده درد ها و آلامم
بگذار برایت بگریم
بگذار برایت بمیرم
صادق پیکار
آه،چقدر پر سوز!
شما خود همیش بهاری باشید جناب شاعر عزیز،با عرض سپاس!