سَرها بپایِ دار کج
تاریخ نشر دوشنبه ۱۹ نوامبر ۲۰۱۲هالند
حسن شاه ” فروغ “
۱۲ / ۱۱ / ۲۰۱۲
لندن
سَرها بپایِ دار کج
کج نویس درگفته ها گردیده بیمقدارکج
کج سُخن با کجروی گردیده در گفتارکج
کج نهادِ کج مِزاج،باکج خیالی های خود
کج مَکج هر جا نویسد،در حقِ ابرار کج
کج نظر،کج باف بوده در سُخن بادیگران
کج خیال کج میرود،در گفته و پندار کج
کج ادا،کج خُلق هرجا،کج مداری میکند
کج قلم خنجر زَند،درسینه ای افگارکج
کج سراعاطل به غُربت کج سراید دایما
درحقِ مادر وطن گردیده،چون اغیار کج
از کجی ترکِ وطن بنموده نفرینش کند
غُربتی بُگزیده وگردیده است بسیار کج
دُشمنانِ میهن اند درهرکجایی رنگ رنگ
زهرمی پاشند بهرجا میروند چون مارکج
کج سوار بَر توسن بیگانه میبالد بسی
باسِفاهت رانَدش درجاده ای هموار کج
کج فروشی،کارو باریِ،عده ای درزندگی
می فروشد هر متاعی،در صفِ بازار کج
کج نشین را گر بِبَخشایند مقامِ اَرشدی
می شود دارو ندارو جمله ای دربار کج
آن یکی با انتحارِ خویش دارد قتلِ عام
دیگری خود را کُشد،در هرکجا مُردار کج
آرزویِ هر یکی باشد که بیند ای خدا
کج شود غدار را سر ها بپایِ دار کج
ازفروغِ ما مَپرس در غُربت و آواره گی
فِرقت میهن نموده قامتم صد بار کج
با تقدیم احترام فروغ از لندن
خوشم آمد،چه نمکین!