سالِ شصت
تاریخ نشر یکشنبه ۲۵ نوامبر ۲۰۱۲هالند
سالِ شصت
حسن شاه ” فروغ “
۱۸ / ۱۱ / ۲۰۱۲
لندن
خاطرم پُریشان و هر دو دیده گِریانیست
بَرف بَرسرم بارید،فصلِ ما زمستانیست
قامتم کمان گردید،هر دو پا زِکار اُفتاد
بارِ پیری بردوشم، حاصلِ گِران جانیست
سالِ شصت شکستم داد،استنادِ دستم داد
نعره زد بگوشم گفت،زندگی همه فانیست
در جوانی بی باک و عاشق بُتان بودم
عشق وبُت پرستی را،آخرش پشیمانیست
غرقِ خویش اکنونم،از خدا چو مَدیونم
رَه بَشب که میبُردَم،آن زِ رویِ نادانیست
پوزش از خدا خواهم،آن همه گناهان را
او خدایِ مخلوق و هر صِفات، رحمانیست
از فروغ خود یارب، رَحمی بَرگدا بنمای
چون تو ذاتِ سُبحانِ،قدرتِ تو سُبحانیست
باتقدیم احترام فروغ از لندن
زیباست!