سوال ؟
تاریخ نشر سه شنبه ۲۷ نوامبر ۲۰۱۲هالند
محمد اسحاق ” ثنا “
سوال ؟
محمد اسحاق “ثنا”
۲۰۱۲ / ۱۱ / ۲۷ سه شنبه
ونکوور کانادا
ای شهر خروشنده خروش تو کجا رفت
جرم تو چها بود چنین جور جفا رفت
صبح تو سیه شام شد و تیره و تاریک
ایام همه شام ز خورشید ضیا رفت
یک عده ای نا بخرد و یک عده ای خاین
بگرفت به کف تیغ پی خلق خدا رفت
کذب آمد و تزویر وریا سایه بر افگند
نامرد به قدرت شد از عهد وفا رفت
از خوان کرم پیشه که گسترد شب و روز
آیا چه شد امروز کرم رفت و سخا رفت
از بار ستم قامت صد نخل برومند
خم گشت کمان کشت چه زودش به دوتا رفت
تعظیم به استاد و پدر بود در آن روز
امروز ادب گم شد و از چشم حیا رفت
ماندیم چو پا در طلب منزل مقصود
در دشت شدیم هر قدمی خار به پا رفت
زاهد که دیروز سخن داشت ز قرآن
امروز چه رفت ست که در راه خطا رفت
بگرفت فضای وطن امروز سیاهی
مرغان خوش الحان نواسنج کجا رفت
گویم به تو ای دوست درین گوشه غربت
یک عمر به افسوس که ازدست “ثنا” رفت
محمد اسحاق “ثنا”
جناب استاد بزرگوار وعالیقدر محمد اسحاق ثنأ، من همیشه از داشته های زیبای جناب عالی استفاده نمودم ولذت بردم برای جنابعالی دست توانا وعمر طولانی وپُر ثمر را خواهانم
از پیشِ نظر شوخِ پرِی چهرهِ ما ررفت
دل را نگران ساخته وبی سروپا رفت
بگذاشت قدم بردرِ اغیارِ دل ما
با ناز و اداجلوه کنان سوی بلا رفت
آخر به خدا جان ز تنِ (جوهرِ ) زارم
با حمدو (ثنا)سوی درِعرشِ خدا رفت
در زندگی هریکی ما سهووخطارفت
از دستِ جنایت همه بَر بادِ فنا رفت
ملت همه آواره شده بیسرو پا رفت
از جورو جفاهایِ من وماو شما رفت
دانم نه خدایا که چی از ما به خطا رفت
هم وحدت و همبسته گی هم دین به فنا رفت
نی شرم زتو و نه ز محشر ؛ به دل ما
عشق از دل و فکر از سر و از دیده حیا رفت
هر جا نظر انداختم از روی صداقت
از روی عداوت به نظر تیر جفا رفت
جوهر شود ار تو به فروغت بنوازی
دستی که دعا کرد و به سویت به ثنا رفت
از دایره عقل ببینید صفا رفت
از جهل کماندار همه تیر بلارفت
اندر دل آن هموطن زار و پریشان
صد تیر بلا خورد نه یک دانه دوا رفت
خود کرده چه دردیست که درمان نشود هیچ
افسوس که از کشور ما شرم و حیا رفت
ای جان برادر همه از نفس به بادیم
در آتش این جهل کجا آب بقا رفت
تا سر بگریبان نکنی هیچ همایون
این عقل بسر نآمده دستت بگدا رفت
استاد ثنا شما زنده باشید و ما را از دعای تان محروم نسازید