شکایت وطن
تاریخ نشر یکشنبه نهم دسامبر ۲۰۱۲هالند
شکایت وطن
صادق پیکارعصیانگر
*****
چرا بهار نیاید به سبزه زارانم
نسیم تازه نیاد به باغ و بوستانم
چرا طراوت گلهای سبز پژمرده است
و بوی عطر نیاید ز لاله زارانم
چرا به گوش نیاید زدرۀ سالنگ
خروش و زمزمۀ رود و جوی بارانم
نماده مستی در یای چمچمه مست چرا
شکوه پار ندارند آبشارانم
چرا همه رگ کاریز وچاه ها خشک اند
نماده است زلالی به چشمه سارانم
چو دیو تب زدۀ می تپد تن کوهسار
فتاده با تن تفتیده دشت و دامانم
تن کبود و سیا هم فسرده از جنگ است
کجاست همت پوران پاسدارانم
همه به نام وطن تیغ بر تنم سایید
کجاست دست نوازشگرطبیبانم
زبان تلخ ندارم و گرنه می گفتم:
“که هرکه نام وطن برد از او گریزانم”
صادق پیکارعصیانگر
خیلی قشنگ!
بسیار با احساس محترم پیکار .