هجومِ حادثه
تاریخ نشر دوشنبه دهم دسامبر ۲۰۱۲هالند
« هجومِ حادثه »
شریف حکیم
دسمبر ۲۰۱۲
خموش گشته درین شهر گر صدایی بود
شکست در دلِ نایی اگر نوایی بود
زبانِ مصلحتِ روز بی زبانی هاست
به سُرمه خفته اگر نالۀ رسایی بود
ز موجِ سرکش و طوفان شکست کشتیِ ما
که ناخُداش تبهکار و ناخُدایی بود
چو روزگار عِنانش بدستِ غیر فتاد
در آستین شد اگر دستِ آشنایی بود
چه بی بها و چه بی قدر زندگی ماراست
ز بسکه مفت شد از دست گر بهایی بود
جبینِ فخر به پا بوسی ِ خسان خم شد
به صدرِ خانه نشست آنکه بی حیایی بود
برفت آب رُخش در پیِ لبِ نانی
کسیکه بر سرِ خوانش ، صد گدایی بود
به کفر بسته ریا کار و مرتدش گفتند
هر آنکه مسندِ ذکرش ، خانقایی بود
دعا نبوده به جز حرفِ مدعا ما را
شکارِ بی اثری هاست گر دعایی بود
بزیر سنگِ جهالت چه ناتوان جان داد
فرشتۀ که بدل مِهر دلربایی بود
تمام قریه و سنگ و ملای ده حاضر
عجب که نی مَلَکی بود و نی خدایی بود
هجوم حادثه و ماجرا درین سامان
خجل نمود به هر جا که ماجرایی بود
شریف حکیم
شریف جان،
سروده نازنین تان زیبا،پر پیام و سرشار از محتوی و احساس است. اشعار تان سایت ۲۴را رنگین و وزین ساخته است.
صادق پیکار
بسیار زیبا ومقبول شریف جان عزیز برای تان آرزوی بهترین ها را دارم
عزیزوگرانقدرم آقای شریف حکیم!
سروده ای فوق بیانگرحقایق ناگفته وواقعیت های موجود
درحیات روزمره ورهگشای خوب برای آنانی خواهد
بود که بخواهند درجهت انسانی وخواسته های انسانی
تغیرجهت دهند شما زنده وسلامت باشید
دوست گرانقدر جناب اقای حکیم از سرودهء نهایت زیبای تان جهانی ممنون ، لذت بردم ، مؤفق باشید!
بیسار با احساس وزیبا کیف کردیم دل انگیز است
زیباست و معطر!
از نظرات تشویق آمیز همه دوستانم تشکر مینمایم.