چند رباعی
تاریخ نشر سه شنبه ۲۵ دسامبر ۲۰۱۲هالند
چند رباعی
روئین “رهنوش”
***
دی شب تو مرا شراب میخندیدی
از حنجرۀ رباب میخندیدی
در حاشیۀ سرود عریان تنت
سر تا به قدم حجاب میخندیدی
****
حالا که ترانه های یکایک رفتند
بیرون شده از خیال تک تک رفتند
از حنجره قلم برون ریخته در
آغوش غزل فتاده اینک رفتند
***
دیشب کمر پنجره را باد شکست
لبهایکه بوسه را نمیداد شکست
تصویر تو کامبخش رویایم بود
آخر ز کنار میز افتاد شکست
***
در راه صدای گام تو حک شده بو
با ثانیه های شعر تک تک شده بود
از کوچۀ خاطرم ولی سایه تو
آنقدر گذشت تا عروسک شده بود
***
عریانی بوسه ی تو ظاهر شده بود
لبهات پر از خیال شاعر شده بود
تا رفت تمام شعر را با خود برد
از راهروی که شب مسافر شده بود
روئین “رهنوش”
آه،چقدر زیبا و خوشمزه اند!
عالى سروده اید آقاى رهنوش . موفق و سر سبز باشید.
سپاس از محبت تان خواهر ولیزاده و شادمانی با شما
بسیار عالی و زیبا سروده اید رهنوش عزیز . خیلی لذت بردم. تشکر از شما
موفقیت های مزید تان را تمنا میکنم
شاعر زیبا سرا رهنوش عزیز بسیار عالی و دلنشین سرودید ، خسته نباشید!
سپاس از مهر تان جناب حکیم…سرفراز باشید
ممنون تان استم بانو واصل گرانقدر…شادمانی با شما
متشکرم از محبت تان بزرگوار جناب بشیر…شادمان باشید