خیمه نشین
تاریخ نشر چهارشنبه ۲۶ دسامبر ۲۰۱۲هالند
خیمه نشین
محمد اسحاق”ثنا”
۲۶ / ۱۲ / ۲۰۱۲
ونکوور کاناد
***
ای قاصد آمدی ز وطن از وطن بگو ؟
از حال طفل بی پدر از بیوه زن بگو
از حال زندگان و شهیدان در بدر
از کشته گان بی کس دور از کفن بگو
ازسردی و برودت از برف لای وگل
از سر نوشت خیمه نشینان سخن بگو
اینجا دلم گرفته ز اندوه بیشمار
آنجا زمهین از غم و رنج و محن بگو
بر گوی از حقوق زن دختر جوان
از نظم و زعدالت کشوربه من بگو
آیا سخن ز لیلی ومجنون هنوز هست
حرفی از این همه ست تواز کوهکن بگو
از امن و اعتلا خبری هست در وطن
از شهر ، ده و کوچه دشت ودمن بگو
خواهد “ثنا” ز ذوق سراید سرود خوش
از عظمت گذشته ملک کهن بگو
محمد اسحاق”ثنا”
ای دل بگو ز من به ثنای گرانقدر
از حال ما به همنفسان هم سخن بگو
ازچورو از چپاول وغارت سًخن بزن
از مردِ رشوه خوار و زِلایِ چپن بگو
از جوی پر ز خون و زمین پر از جسد
از بیگناه بسته گلو در رسن بگو
درود به شاعر گرانقدر محترم ثنا !
احساس پاک شما نسبت به وطن قابل قدر است سرودۀ زیبای
است نوای بلبل دورافتاده از آشیان .بآرزوی صحت و سلامتی شما