اهریمن
تاریخ نشر پنجشنبه ۲۷ دسامبر ۲۰۱۲هالند
به اقتفای سروده ای از محترم استاد ثناء
قیوم بشیر
ملبورن – آسترالیا
بیست و هفتم دسامبر ۲۰۱۲
اهریمن
***
ای پیک جانفزا خبری از وطن بگو
از لاله ها وغنچه و سرو و سمن بگو
از حال کودکان غریب دیار ما
از مادران خسته ز رنج و محن بگو
چندیست صدای ناله طفلان نمی رسد
از کودکان پاره تن بی کفن بگو
درد وطن که درد تمام دیار ماست
از مردمان بی کس ملک کهن بگو
تیر عدو گرفته نشان قلب مردمان
از کشته گان خفته بخون در دمن بگو
امروز تمام مردم دنیا به حیرتند
از حیرتان و زابل و طرفِ چمن بگو
برخیز«بشیر»که غصهِ جانکاه زنده گی
آتش زده به خرمن و زان اهریمن بگو
قیوم بشیر
چون بلبلی«بشیر» سُخن ازانجمن بگو
از عندلیب و طوطی شیرین سُخن بگو
ازخار هایِ سبز شده در باغ و گلشنم
وز هر لجوج کرگس و زاغ و زغن بگو
فروغ
شب گر چه دیر پای و گلو گیر بود و هست
از روشنی و عشق تو با من سخن بگو
بسیار خسته از حدیث جداییست روح من
از وصلت نسیم سحر با چمن بگو
فرسود انتظار تنم بند بند بند
از تک سوار و لشکر لشکر شکن بگو
بر چشم و بر مشامه یعقوب لحظه ای
پیکی فرست و شمه ای از پیرهن بگو
از بعد سالهای غم و غصه ها و رنج
از حجم شاد آبی بیت الحزن بگو