عزل خموش
تاریخ نشر چهار شنبه دوم جنوری ۲۰۱۳هالند
عزل خموش
سید همایون شاه (عالمی)
جون ۲۰۰۲ م
برلنگتن – کارولینای شمالی
ایالات متحده امریکا
***
تا قلم بر روی ِ کــــــاغذ رقص را آغــــاز کرد
انعکاس چهره یی جـــــــــــــانان تجلی باز کرد
مو بمو منظر بما از حـــــسن ِ بی همـــــتا نمود
علم هر چــــــندی سرش در پرده های راز کرد
ذره هـــم اندر اتم با عــــــــالم مــــعنی در است
فهم این موضوغ فقط یک همره دمــــــساز کرد
گوشه یی عـــــــزلت بمن معنیی رنگین میفزود
نعمـــــــت دنیایی هر جا با وقــــــارش ناز کرد
عزل خاموشی گــزیدم زآنکه از فـــهم خــــودم
آدمی در پرده یی اســـــــــــرار نتوان ساز کرد
اندرون ِ نکـــــــته ها چشم ِ دلم تا خــــــیره شد
مهر خــــــــــــاموشی مکرر بی صدا آواز کرد
روبروی کـــوه، ایستادم بگفــــــتم راه کــــــــو؟
کوه هم تکرار کــــــرده (راه کـــــو) ابراز کرد
راز با نادان گفــــتن عــــــین ِ نــــــــــادانی بوَد
چون کبوتر خواهش همــــــراهی را با باز کرد
آن دلی کو عشق را از خویش بیرون برده است
جنده یی نادانی بر بالای قـــــبر افـــــــراز کرد
اینقدر دانم (همــــــــایون) از عبور ِ عمر ِ خود
طــــعنه یی بر حـــــرص باید لعنتی بر آز کرد
سید همایون شاه (عالمی)
دوست گرامی جناب آقای عالمی ، خیلی هم زیبا ست کیف کردم .زنده و سلامت باشید. مهدی بشیر
عالمی محوه کلامت همچو (جوهر) شد مدام
می توان بر گفته هایت ای (همایون) ناز کرد
جوهر
آنکه آب و بادو خاک و آتشی انداز کرد
طرح اعمارِ برایِ ساخت وسوز آغاز کرد
عشق را گفت وارد هرتارو پود ان شود
روح را باقدرتِ خود صاحبِ هر راز کرد
فروغ
گوهر از الطاف بر اشعار منهم ناز کرد
تا فروغ از عشق آمد چون تذروی ساز کرد
نازم آن تشویق مهدی را که لطفش همیش
درب نشر خوب و بد را لاجرم آغاز کرد
از همۀ شما سپاسگذارم
نازم آن تشویق مهدی را که لطفش بار بار منظورم بود
دلانگیز..!
زیبا و خواندنی مثل همیشه جناب عالمی عزیز ، مؤفق باشید!
روبروى کوه ایستادم بگفتم رآه کو ؟
کوه هم تکرار کرده ( رآه کو ) إبراز کرد
تصویر نهایت زنده و قشنگى نقش بسته اید ، قلم تان همیشه رسا باد
از شما قیوم جان بشیر و شریف جان حکیم سپاسگذارم و همیشه سروده هایی زیبای شما دو تن دلچسب بوده و از پختگی خاصی برخوردار است .
شعر تان موزون و طبع تان میمون و دوست تان همایون باد