زنجیرِ کلام
تاریخ نشر دوشنبه ۷ جنوری ۲۰۱۳ هالند
« زنجیرِ کلام »
شریف حکیم
جنوری۲۰۱۳سدنی
****
مستیی چشمِ خمارش دیده جام آورده ام
رشکِ نرگس حسرتِ مینا پیام آورده ام
تا کند احساس خود را در حریمِ دوستان
صد فلک پروین را مهمانِ شام آورده ام
تا گزد انگشتِ حیرت از تماشای رُخش
ماه را از آسمان بر پشتِ بام آورده ام
در تصور تا کشم تصویرِ دست و گردنش
ویژه گی های تخیل از خیام آورده ام
تا نرنجد چشمِ هندویش ز راه و رسم ما
شیوۀ پا خم شدن ، از ملکِ رام آورده ام
چشم صورت را کجا باشد توانِ جلوه اش
دیدۀ دل را بجای دیده وام آورده ام
با قدِ همچون کمان و چهره چون برگِ خزان
پختۀ عشقم ولی اینجا چه خام آورده ام
دود اگر خیزد ز گفتارم نه جای حیرت است
آتشِ دل را به زنجیرِ کلام آورده ام
شریف حکیم
جناب شریف جان حکیم با عرض سلام با صفا درود های بیکران نثار غزل دلپذیر تان نموده و بی حد عالی سروده اید ؛ احساس تان گرم باد
اینقدردانم ز اشعار بلندت ای شریف
(جوهرِ) معنی گفتارت بدام اورده ام
واقعاً که خیلی زیبا وعالی سروده اید.طبع تان شگوفان وقلم تان روان باد
باحترام.جوهر
خیلی ستودنیست جناب حکیم عزیز..!
جناب نذیر ظفر ، آقاى جوهر و خانم ولیزاده . سلام به حرف حرف نوشته اى تان. ازینکه سروده أم تحسین شما را کمایی کرده است باعث سربلندى من است. همیشه بهار باشید.