مرشد
تاریخ نشر سه شنبه ۸ جنوری ۲۰۱۳ هالند
نذیر ظفر
مرشد
نوشته نذ یر ظفر
۷ / ۱ / ۲۰۱۳
امریکا ور جینیا
***
یار مــــن دیوانه میگوید مرا
اشـــــــنا بیگانه میگوید مرا
از گداز آتــــــشم شمع وجود
وارث پـــروانه میگوید مرا
هرکه ازدیدش تصور میکند
اهل دل فرزانه میگوید مرا
میبرد زاهد ز مستی ام حسد
نشهء و مســــتانه میگوید مرا
چشم سا قی را بنازم کز وفا
مرشد ء پیــمانه میگوید مرا
آتش دل هر طرف پهلو زند
هر نفس افـسانه میگوید مرا
پای بند محـــبس نو میدی ام
قصه ها ذولانه میگوید مرا
از ظفر بشنیده ام من بارها
بی سر و سامانه میگوید مرا
نذ یر ظفر
من نمیدانم چرا؟ امشب (ظفر)
(جوهر ) دُر دانه میگوید مرا
از گداز آتــــــشم شمع وجود
وارث پـــروانه میگوید مرا
بسیار زیبا و دلنشین جناب ظفر عزیز ، سرفراز باشید!
خوش طعم است و شرین..!
این یکى گوید مرا فرزانه اى
آن دیگر دیوانه میگوید مرا