عرض
تاریخ نشر جمعه ۱۱ جنوری ۲۰۱۳ هالند
عرض
سید همایون شاه عالمی
باز آ که من این حال پریشان بکنم عرض
سودا و غم این دل نادان بکنم عرض
شوریده به عشق تو شدم لعبت ِ سیمین
این سر که به پایت شده قربان بکنم عرض
فرقت زده تیری به دل خون من آنگه
این حال دل بی سرو سامان بکنم عرض
من تشنه ی آن لعل لبت در پی جامم
زخم ِ جگر و سینه یی بریان بکنم عرض
یک بار اگر باز ببینم سر راه ات
انده به صد شیون و افغان بکنم عرض
ویرانه بشد دل ز غم دوری ات ای گل
گنج است خیال رخت ای جان بکنم عرض
مروارید اشک است به دامن بسی ریزد
شد کوه غم از اشک چو دامان بکنم عرض
در کارگه ِ چرخ به جز رنج ندیدیم
صد فتنه رسیده است ز دوران بکنم عرض
گر خام بودم پخته شدم از اثر عشق
این آتش و خاکستر ِ پنهان بکنم عرض
رفتی و نکردی به من دلشده رحمی
پیش تو کنم پاره گریبان بکنم عرض
پُر خنده شده شمع دل از شدت گریه
افسانه ی این دیده ی گریان بکنم عرض
باز آ که ( همایون ) شوم از دیدن رویت
در صبح وصل شام غریبان بکنم عرض
سید همایون شاه عالمی
جناب عالمی ، بازهم زیباست. موفق باشید.
مهدی بشیر
Salaam , Bashir Sahib Wa Baz Ham Tashakur
Muafaq Bashaid,
ایشوخِ پرِی چهره من ،از حال (همایون)
آنچۀکه بدیدم به تو عریان بکنم عرض
جوهر
مانند همیشه زیبا و پاکیزه..!
رنگینى ٢۴ ساعت هستید جناب عالمى . این هم یک بهترین دیگر . همه را خوانده حظ بردم . کامگار و موفق باشید.
جناب عالمی از خواندن سرودن های زیبای تان لذت برده و مؤفقیت تانرا تمنا دارم!
Zinada wa Salamat bashid Qauom jan– Bashir