شیره ای چرس وبنگ
تاریخ نشر شنبه ۱۹ جنوری ۲۰۱۳ هالند
حسن شاه ” فروغ “
شیره ای چرس وبنگ
حسن شاه ” فروغ “
۱۸ / ۱ / ۲۰۱۳
لندن
***
سنگ و کلوخِ میهنم؟داد زند زِ رَنگ تان
وای بحالِ ملتی؟گشته اسیرِ چنگ تان
آه وفغانِ هر یکی،تا بَفلک رسیده است
ازچه اثر نمیکند؟در دلِ همچو سنگ تان
ساقی دُشمنان مریز،تخمِ نفاق بجام ما
زانکه تمامِ جام ها،پُرشده از شرنگِ تان
خانه و منزلم خراب،سینه مرا شده کباب
چند شویم در بدر؟جمله زدستِ جنگ تان
زندگی است یک دو دَم،برتو وفا نمی کند
مرگ بخویش میکشد،یکدمی بیدرنگ تان
ظُلم وستم رها نما؟صاحبِ مال وزر شدی
سیر مگر نمیشود؟ دیده ای نَحس وتنگِ تان
شرم وحیا پیشه کًن٬عزت وآبروکجاست
نام کشیده هرکجا،شیرهٔ چرس و بنگ تان
شمله و اعتبار کو؟ نام خوشِ دیار کو؟
ملتِ با وقار کو؟ وای به حالِ ننگ تان
ازچه فروغ سالها،ترکِ دیار نموده است
تاکه نبیند رویِ آن مردکِ دنگ دنگِ تان
با تقدیم احترام فروغ از لندن
جناب فروغ عزیز ، بسیار زیباست . به امید موفقیت های بیشتر. مهدی بشیر
فروغ صاحب نازنین دست توانای تان درد نکند کیف میکنم ازسروده های پُر احساس وبادرد تان درود برشما
مضمون عالى و سروده اى عالی تر از آن. دردهاى وطن را زیبا تصویر میکنید. موفق باشید.
جناب فروغ عزیز ، سروده ای تان گویای دردیست که متأسفانه سالهاست دامنگیر مردم و کشور ما شده است ، به امید ریشه کن شدن این بلای بی درمان!
ازجناب مهدی بشیر عزیز، جناب مشفق ،آقای حیکم، وجناب قیوم بشیرگرامی که بادلنوازی شفقت وبشارت حکیمانه مرا تشویق کرده اند اظهار سپاس امتنان میکنم