۲۴ ساعت

22 ژانویه
بدون دیدگاه

پی آمد های موفقیت وشکست مذاکره با طالبان

تاریخ نشر سه شنبه ۲۲ جنوری ۲۰۱۳ هالند

عزیز احمد بارز

عزیز احمد بارز

پی آمد های موفقیت وشکست مذاکره با طالبان

عزیز احمد بارز

اکسفوردجنوری ۲۰۱۳

پیش درآمد:

از اولین روز های بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۴حکومت افغانستان صدای مذاکره با طالبان را مطرح کرد واین روند بعداز انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۹رسما به پالسی محوری حکومت ریس جمهور کرزی تبدیل شد. تا کنون طالبان مذاکره با دولت افغانستان را رسما نپذیرفتند در یک مورد استثنایی که شورای عالی صلح خبر مذاکرات مقدماتی را با طالبان تایید کرد که نتیجه آن ترور پروفیسور ربانی ریس شورای  عالی صلح وریس جمهور پیشین بود. 

درپی این حادثه ریس حکومت از قطع مذاکره با طالبان وآغاز گفتگو هایی احتمالی با پاکستان خبر داد. مصالحه با طالبان به دلایل زیاد از جمله عدم همکاری  صادقانه حکومت  وارتش پاکستان صورت نگرفت.

تلاش های شتاب زده و مصالحه گرایی حکومت افغانستان با طالبان علاوه ازبی نتیجه بودن؛ تبعات ناخوشایند را در پی داشت که از جمله تحرک  نظامیان پاکستان در کنترول بیشتری شورای رهبری طالبان؛ آغاز همکاری مالی وتسلیحاتی سپاه پاسداران  جمهوری اسلامی ایران به طالبان؛ تشویق امریکا وغرب برای مذاکره با طالبان از پیامد هایی ملموس این برنامه غیر مدون حکومت ریس جمهور کرزی میباشد.برنامه مصالحه حکومت با طالبان وحمایت مالی جامعه جهانی یخ های حساسیت  هارا نسبت به طالبان تا حدی ذوب کرد وبر نگرانی جدی موسسات حمایت از حقوق بشری وفعالان جامعه مدنی افغانستان افزود.

قبل ازبحث شکست ویا پیروزی احتمالی روند مذاکرات امریکا با طالبان و دولت افغانستانکوتاه مکثی بر ساختار درونی طالبان قبل از شکست در سال ۲۰۰۱؛ می نمایم تا در شرح پیروزی یا شکست احتمالی کمک کند.

طالبان خود را یک حرکتی برخاسته ازمدارس دینی (۱) اعلان می کنند که بعدا تعدادی از ملا های که در جهاد علیه شوروی سابق نقش داشتند مانندگروه مولوی محمد نبی محمدی  وگروه مولوی محمد یونس خالص با طالبان همراه شدند.  بعد فروپاشی حکومت طالبان در ۲۰۰۱تعدادی از اعضای گروه های متذکره با حکومت حامد کرزی پیوستند وتعدادی مانند جلالالدینحقانی در کنار طالبان باقی ماندند.از لحاظ ساختاری در حرکت طالبان دو دسته افراد در رهبری طالبان قرار داشتند.

اول:  تندرو های متحد القاعده که تاکنون رهبری گروه طالبان را حفظ کردند که در راس  آنها ملا عمر قرار دارد ملا حسن  معاون شورای رهبری؛ ملا ترابی وزیر عدلیه؛ ملا کبیر معاون شورای رهبری؛ ملا برادر والی هرات و معاون جنبش طالبان و…

دوم: ملا های نسبتا میانه رو که به تسلط القاعده در همه امور امارت طالبان موافق نبودند. مانند ملا متوکل  وزیر خارجه؛ مولوی عبدالرقیب وزیر مهاجرین؛ ملا متقی وزیر اطلاعات وفرهنگ؛ قاری دین محمد وزیر تحصیلات عالی؛ ملا غیاث وزیر معارف طالبان؛ ایشان نسبت به گروه اول در بعضی موارد خواهان ریفورم بودند. ایشان بار ها اعلان کردند در اصول تحریک طالبان هیچ اختلافی ندارند.

قطر- امریکا وطالبانآغاز مذاکرات طالبان با امریاکا یا غرب  در سال ۲۰۱۰و ایجاد دفتری برای انها در قطر یک تحول بزرگ بود  مذاکرات رسما از طرف طالبان  قطع گردید؛ طالبان یک گروه جنک طلب؛غیر سیاسی ودارای تعصب  فروان مذهبی وقومی هستند و حرکت های این گروه  نه سیاسی است ونه سازمانی  که بتوان از این گروه انتظار برخورد سیاسی را در ارتباط با پدیده های مذاکره وصلح داشت.

در طول های ۲۰۰۴الی ۲۰۱۲بار ها صدای حکومت حامد کرزی را برای اغاز مذاکره رد کردند وحکومت کرزی را دست نشانده عنوان کردند.  غربی ها در راس ایالات متحده امریکا نیز طالبان را جزء مهم از  عناصرتروریزم بین المللی می دانستند ودشمن مردم امریکا به همین لحاظ به افغانستان در سال ۲۰۰۱حمله نظامی کردند و بعد از شکست طالبان  با متحدان خویش در ناتو حضور نظامی آنها ادامه پیداکرد؛ امریکا وناتو متعهد به ریشه کن کردن تروریزم بین المللی؛ تاسیس حکومت قانون گرا وحمایت از ارزش های دموکراتیک به شمول اعاده حقوق زنان در افغانستان  شدند که متاسفانه هیچ یک از تعهدات فوق به شکل کامل بدست نیامده است.

دلایل زیادی وجود دارد که طالبان وامریکا را متمایل به مذاکره  وایجاد دفتر در قطر نموه است.

اول: جنگ طولانی .جنگ طولانی یازده ساله در افغانستان تا کنون پیروز ندارد.انگیزه های جنگ علیه تروریزم بین المللی وطالبان به مرور زمان رنگ می بازد. امریکا ها می گفتند در مقابل تروزیزم بین المللی به منظور دفاع از امنیت ملی امریکا و متحدان شان تا نابودی تروریزم بین المللی که طالبان جزء آنها و میزبان وفادار القاعده است؛ می جنگند؛آقای جویایدن معاون ریس جمهوری امریکا در ۲۱دیسیمبر ۲۰۱۱در مصاحبه ی با مجله نیوز ویک اعلان کرد که (طالبان دشمن امریکا نیستند).

طالبان نیز جهاد را در برابر امریکا وناتو امر شرعی می دانستند و با تبلغات مذهبی از میان عشایر قومی ومذهبی سرباز گیری میگردند وصد ها نفر را از مدارس دینی آماده حمله انتحاری کردند که  اکثر  مکان های غیر نظامی را هدف قرار می دهند که از نظر اسلام شناسان هیچ توجیه دینی ندارد. طالبان ملیون ها دالر از شیوخ عرب؛استخبارات پاکستان ( ۲ )وجمهوری اسلامی ایران  (۳) به منظور مبازره علیه غرب بدست آوردند.  ده ها داوطلب از کشورهای اسلامی الان در صفوف طالبان که اکثریت مطلق شان ازسازمان ها ویا افرادی نزدیک به القاعده هستند حضور دارند ودر طرفداری طالبان علیه دولت افغانستان وناتو می جنگند.با آغاز مذاکرات طالبان همه انگیزه ها که ذکر شده را از دست می دهند بناء به تعقیب هر صحبت پیرامون صلح دست به حملات اتنحاری میزنند وبا افتخار مسولیت انرا می پذیرند؛ هنوز طالبان جنگ را بحیث گزینه اول بررسی می کنند.در دراز مدت طالبان شانس های سرباز گیری وجمع آوری اعانه را در کشور های عربی  را بطورنسبی از دست خواهند داد اما هنوز منابع وجود دارد که طالبان را به منظور ادامه جنگ در افغانستان حمایت کنند که مهم ترین آن  پول قاچاق مواد مخدر و استخبارات کشور های منطقه است.

دوم: فشار های گوناگون بالای طالبان وامریکا.در سال های ۲۰۱۰-۲۰۱۱و۲۰۱۲حملات شبانه ناتو وهدف گیری های هوا پیما های بدون سر نشین تلفات مهم به طالبان وارد نمود؛ با وجود که امار دقیقی از تلفات طالبان در دست نیست ؛ ناتو می گوید در سال های گذشته حدود هفت صد فرمانده طالبان در حملات شبانه شکار شدند وتلفات طالبان؛ القاعده وحزب اسلامی بین چهار تا پیچ هزار نفر تخمین شده است.سال ۲۰۱۱و۲۰۱۲  از سال های پر تلفات به نیروهای ناتو نیز بود. ادامه حضور ناتو با تلفات سنگین در سال های اینده برای کشورهای عضو ناتو غیر قابل قبول خواهد بود انهم در موجودیت  حکومت ضعیف؛ غرق در فساد  وقانون گریز در افغانستان. حکومت امریکا اعلان کرده است در پایان سال ۲۰۱۳اکثریت نیرو های رزمی خویش را از افغانستان خارج خواهد کرد. تعداد نیرو های که باقی می مانند مستقیما بستگی دارد به امضای معاهده دوجانبه امنیتی بین ایالات متحده امریکا وافغانستان.

سوم: اختلاف امریکا وطالبان با پاکستان.قدرت اساسی در پاکستان در کنترول نظامیان است واین کشور با همه متحدان خویش بازی چند گانه دارد که این برخورد شامل حال امریکا؛ حکومت افغانستان و در مواردی طالبان نیز میشود.

بعد از کشته شدن اسامه بن لادن رهبر شبکه القاعد  در ماه می ۲۰۱۱در پاکستان؛ حکومت امریکا متوجه شد که شریک  منطقوی امریکا نیز با آن کشور سال ها بازی دوگانه نموده است.  ادعای شراکت در مبارزه با ترویزم بین المللی وحفاظت از رهبر تروریست ها در صد کیلومتری اسلام اباد.  حملات هوا پیما های بدون سرنشین در مناطق قبایلی پاکستان (وزیرستان شمالی) که طالبان والقاعده در انجا پناه گاهای مطمن دارند نیز از موارد جدی تری اختلافات پاکستان با امریکا محسوب می گردد.

سال هاست حکومت افغانستان پاکستان را خانه وپرورشگاه تروریستان می داند اما حکومت های پاکستان این ادعا را رد می کند وبه عکس العمل متقابل می پردازد.

عده ای از طالبان نیز احساس کرده اند که سال هاست دستگاه استخبارات نظامی پاکستان از انها بهره داری ابزاری می کند.  تسلیم دهی تعداد از فرماندهان ارشد طالبان در سال های ۲۰۰۱الی ۲۰۰۴ودستگیری بعضی رهبران طالبان که احساس شود از کنترول نظامیان پاکستان خارج شدند. مانند ملا عبدالغنی برادر  وقتل ملا ذاکر افرادی دوم  حرکت طالبان می تواند از عوامل عمده ی اختلافات میان پاکستان و طالبان باشد.احتمالا پاکستان وبعضی قدرت های نامریی منطقوی در صدد تعویض ملا عمر به چهره دیگر( ملا آغا جان معتصم وزیر مالیه طالبان)  اند؛ هوداران ملا عمر به ملا معتصم حمله کردند او شدیدا زخم برداشت ولی جان به سلامت برد. همچنان گفته شده است که آقای ملا معتصم  مخفیانه به کابل سفر کرده ومدتی در بیمارستان نظامی چهارصد بستر کابل مورد مداوا قرار گرفته است وبعد جهت تداوی به ترکیه منتقل شد. احتمال دارد وی بنا بر اختلاف با نظامیان پاکستان به ترکیه به حمایت حکومت افغانستان پناه برده باشدو تلاش کند تا درآینده قسمت های گروه طالبان از کنار ملا عمر جدا سازد.(۴)

حرکت های منطقوی برای حمایت طالبان در کشورهای همسایه جنوبی وغربی افغانستان رو به افزایش است؛ گذارش های متعددی وجود دارد که حکومت جمهوری اسلامی ایران به صف حامیان طالبان پیوسته است.  هدایای شیوخ عربی وهمکاری های دومدار سازمان القاعده هنوز به طالبان ادامه دارد. حمایت های منطقوی از طالبان انگیزه های متفاوت دارد. شیوخ عرب هنوز بحیث حامیان جهاد حضور غرب را در افغانستان حضور صلبیی ها می دانند؛ استخبارات پاکستان  حمایت از نیروهای افراطی در منطقه را جزء برنامه راهبردی کلان خویش در مقابله با هند ودیگر رقبای منطقوی خویش می پندارد؛ سپاه پاسداران دشمن- دشمن را دوست می پندارد یعنی مصروف ساختن امریکا در افغانستان ویا نابودی نیروهای امریکایی بیرون از ایران فرصتی است برای نفس راحت کشیدن دولت جمهوری اسلامی ایران.

قیام های مردمی در ماه سرطان ۱۳۹۱در  غزنی – فاریاب ولغمان احتمال قطع همکاری مردم رابه طالبان در مناطق روستایی افغانستان را بیش از پیش قوی ساخته وبر اختلافات داخلی طالبان تشدید می بخشد.

شکست احتمالی گفتگو های صلحاگر مذاکرات صلح ناکام گردد که احتمال زیاد آن پیش بینی میشود؛ مدت هاست که طالبان مذاکرات را یکجانبه با امریکا  قطع کردند ودلیل انرا عدم صداقت امریکا در روند مذاکرات اعلان کردند؛ گرچه حکومت امریکا  در سال ۲۰۱۲اقدام به انتقال تعدادی از زندانیان مهم طالبلن از گوانتامو به کابل نمود تا مقدمه ای اغاز مجدد مذاکره با طالبان فراهم شود.طالبان وحامیان آنها حملات تروریستی  شان را تا پایان حضور نیرو های ناتو(۲۰۱۴) درافغانستان ادامه میدهند وانتظار پیشرفت های نظامی بیشتر را محاسبه می کنند.

استخبارات نظامی پاکستان تلاش خواهد کرد تا طالبان را منحیث وسیله فشار علیه ناتو تقویت بیشتر نماید وعملا در تخریب موفقیت هر نوع تلاش صلحجویانه اقدام خواهند کرد از جانبی حامد کرزی ریس جمهوری افغانستان با حملات هوایی شبانه هوا پیما های ناتو علیه مواضع طالبان  وشکار فرماندهان عمده طالبان  در روستا های افغانستان موافق نیست وتقاضای قطع این حملات را نموده است.  درین صورت ایا ناتو ونیروهای امنیتی افغانستان برای نابودی طالبان تا پایان سال ۲۰۱۳از راه نظامی توفیق خواهند داشت ؟. موفقیت کامل با شرایط کنونی میسر نخواهد بود.

اعتماد زیاد به توانایی نیروهای امنیتی افغانستان در مهار کردن شورش های طالبان و حزب اسلامی در مناطق پشتون نشین حامی طالبان تجربه نشده است.

موفقیت احتمالی گفتگو های صلحصف بلندی از کارشناسان  امور افغانستان موافقند که صلح با طالبان موفقیت نخواهد داشت اگر بپذیریم که طالبان در اثر فشار های داخلی ومنطقوی به صلح پیوستند وجزء یک پروسه دموکراتیک شدند. ایا ایشان از خواسته های شان که شامل بر پایی امارت اسلامی؛ نافذ کردن قوانین شرعی نوع خود شان؛ بستن دروازه های  مدارس؛ دانشگاه ها و شراکت زنان در امور سیاسی واجتماعی عقب نشینی خواهند کرد؟  برای لحظه ای قبول کنیم که طالبان  قانون اساسی افغانستان را پذیرفتند ویک شبه متمدن شدند؛ ایا از دشمنی با مخالفان سیاسی خویش مانند نیروهای شامل جبهه متحد ملی  به رهبری احمد شاه مسعود شهید سال ها باهم جنگیدند؛ احتراز خواهند کرد؟  جواب این سوال منفی است.  نیروهای جبهه متحد ملی  شاملجمعیت اسلامی؛ احزاب تشیع افغانستان (حزب وحدت شاخه های خلیلی؛ محقق واکبری ) حزب حرکت اسلامی شاخه شیخ اصف محسنی و سید حسین انوری) حزب اتحاد/دعوت اسلامی؛ حزبجنبش ملی اسلامی افغانستان؛ شخصیت های مطرح  کنونی ازاحزاب دیگر اسلامی مانند حاجی ظاهر پسرحاجی عبدالقدیر؛ حاجی حضرت علی از جلال آباد؛خانواده ملا نقیب الله ومولوی غلام محمد از قند هار.

احزاب فوق در یازده سال گذشته شامل حکومت یا اپوزسیون سیاسی حکومت بودند وخویش را در دست آورد های نظام سیاسی افغانستان شریک می دانند تا کنون موقف رسمی انها این بوده که گروه های مخالف مسلح دولت باید مانند ایشان سلاح های های بر زمین بگذارند وقانون اساسی را رسما بپذیرند در انصورت خواهند پذیرفت که مخالفان نظامی با انها در یک پلت فارم سیاسی  به شکل دموکراتیک در انتخابات شرکت  وشامل نظام سیاسی شوند.

موفقیت احتمالی مذاکره با طالبان بدون برنامه روشن ملی که به تایید پارلمان کشور نرسیده باشد به جنگ افغانستان نقطه پایان نمی گذارد بلکه جنگ  خونینی در میان گروه های متذکره وطالبان آغاز خواهد شد.

گروه های شامل در جبهه متحد ملی  قبلی؛ ایتلاف ملی؛جبهه ملی وحزب حق وعذالت علم مخالفت  رابا واردن شدن طالبان بدون پذیرش قانون اساسی وخلع سلاح  آنها به نظام سیاسی کشور ابراز کردند. حضور دشمن مشترک باعث وحدت مجدد گروه های متذکره خواهد گردید.حامد کرزی ریس جمهوری افغانستان  تا کنون رهبران؛ جمعیت اسلامی به رهبری صلاح الدین ربانی  وحزب وحدت به رهبری محمد کریم خلیلی را در کنار حکومت خویش دارد.نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۴تعاملات زیادی را در حوزه تعاملات سیاسی افغانستان شاهد خواهد بود . احتمال دارد که مخالفان سیاسی نظام به خاطر شکست کاندیدی مورد نظر حامد کرزی؛ متحد شوند.

از جانب دیگر شبکه های مدنی وزنان که خود را حامیان حقوق بشر می دانند با حضور طالبان وقوانین ستخگیران آنها مخالفند. همچنان توده های مردم که در زمان حاکمیت طالبان به نحوی عزیزان شان از دست دادند یا دارایی ها وملکیت های شان قصدا از جانب طالبان به اتش کشیده شده است  خواهان پیگیری عدلی جنایات سازمان یافته گروه طالبان میباشند.همه ی عوامل فوق میتواند به شکل طبعی به محور های  مخالفت مردمی علیه طالبان محاسبه شود؛ همچنان موجودیت سلاح در دست مردم افغانستان احتمال طغیان های نظامی  علیه این برنامه ادغام مجدد طالبان غیر قابل پیشبینی نیست.

در نتیجه اگر حکومت افغانستان وشرکای بین المللی آن مذاکره ومصالحه را گزینه نهایی فرایند که منجر به ثبات درافغنستان گردد برگزیده اند باید منتظر عملکرد بعدی طالبان بود چون پذیرش هر روند دموکراتیک منجر به تضعیف ونهایتا نابودی طالبان در دراز مدت خواهد شد. از جانب دیگر رهبران اپوزسیون سیاسی  درکابل در اظهارات تازه خویش آقای کرزی را متهم به همدستی و ایتلاف با طالبان نمودند که در صورت خروج زود هنگام ناتو از افغانستان  وضعیت را امنیتی را وخیم تر خواهد کرد .

در هر صورت جنگ یازده ساله ناتو وحکومت افغانستان در برابر تروریزم بین المللی وطالبان تا کنون پیروز واقعی ندارد؛ عوامل زیادی وجود دارد که منجر به ناکامی جنگ در افغانستان شده است که مهم ترین ان ناکارامدی حکومت افغانستان واشتباهات قوای ناتو میباشند.

عزیز احمد بارز

منابع:

http://www.hazaranetwork.com/forum/topics/1992280:Topic:754011۱‫.

http://www.ariaye.com/dari8/siasi/mashid7.html‫۲. ۳

http://www.8am.af/index.php؟.

‫http://www.seemab.ir/fa/pages/?cid=57553

http://www.khorshed.org/?p=4963۴

 

 
بدون دیدگاه

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما