جوشِ گریه
تاریخ نشریکشنبه ۲۷ جنوری ۲۰۱۳ هالند
« جوشِ گریه »
شریف حکیم
جنوری۲۰۱۳سدنی
***
به چشمِ زندگانی ، سرمه از گردِ عزا کردی
به جوشِ گریه ام شاندی ، به ماتم آشنا کردی
منی که هر د و عالم را ، به لبخندی همی دادم
دو عالم دادی و اما ، غریبِ خنده ها کردی
به پاسِ بنده بودن ، رحمتی ارزان نشد مارا
عنایت را اسیرِ ، طاعت و دست دعا کردی
مقامِ حیرتم گل کرد ، کز اوج سخاوتها
به آدم فقر بخشیدی ، مقامش چون گدا کردی
دلیل بی پر و بالی ، تمنای جهانم شد
به پایم بند ها از خواهشِ ، بی انتها کردی
ز نفسِ فتنه خوی خود ، به صدها فتنه لغزیدم
حیایم پایمال ، غفلتِ این بی حیا کردی
قبولِ آنچه پنهان بود ، معیارِ عقیدت شد
رَهِی اندیشه را اینجا ، از باور جدا کردی
ز بس بنشست کج فکرم ، ز وضع راست بیرون شد
نهال خامِ تدبیرم ، درختِ کج نما کردی
شریف حکیم
جناب آقای حکیم عزیز به سلامت باشد. مثل همیشه زیباست. موفق باشید. مهدی بشیر
با هوای تازه و زیبایهای تازه…
جناب آقای حکیم جان شریف عزیز
بسیار التجاء زیبا وستودنی عالیست دوست نازنین
بَلطف ومهرخود،دایم شریفت را غنا دادی
فروغ و نور بخشیدی حکیم پُر دوا کردی
فروغ
شریفا نیست ما را قوت وصف و ثنای تو
ز بس در هر کلامت بنده را محو ادا کردی
واهب
شعر بی نهایت زیبا و بیشتر از حد معمول دلپسند . قریحهپ تان را روان قلم تان را همیشه نویسا میخواهم . زیاد زیاد و بسیار زیاد خوشم امد شریف جان برایتان تبریک میگویم
دوستان گرانقدرم ، بشیر صاحب، شهلا جان ولیزاده ، جناب مشفق ، جناب فروغ و بانوى عزیز صالحه جان ، ممنون محبت هاى همیشگى تان .