۲۴ ساعت

02 فوریه
۵دیدگاه

من و شمع

   تاریخ نشر شنبه  دوم فبروری ۲۰۱۳ هالند

  احمد رشاد ” زریر “

احمد رشاد ” زریر “

من و شمع

  احمد رشاد ” زریر “ 

امشب من و شمع قصّه کردیم-دردِ دلِ سال های مان را

از تارِ میانِ خود برون کرد-تاقصّه کند به من، زبان را

او سوخته و شکسته می رفت؛ بی آن که دمی گرفته باشد

من خیره شمار می نمودم، آن اشکِ چکان چکان چکان را

گفتم که دلِ منی زبون هم صد بغضِ حزین و کینه دارد

گفتا تو ندیده ای عزیزم تکلیفِ سرو برِ زمان را

هر اشک که می چکاند بر قاب فورن یخ و انجماد می کرد

می گفت ببین چه حال دارد این قطرهء غصهء نهان را

من از تو بگفتمش ولیکن دیدم که توجهی ندارد

خندیده و شعله ور به من گفت: بگذار فرا تر از توان را

گفتم که فراتر است آن هم از سوختن و چکیدن تو

لبخند زد و به آتشی خود بنمود به سویم آسمان را

گفتا که ببین ستاره هارا هریک زدیگر قشنگ تر اند

گردل به یکی از آن ببندی، هرگز نشود گرفت آن را

بعدن بچکاند آخرین اشک در رویِ حضور جاگه ی خود

یک چشمکِ عاشقانه ی زد خم کرد سرو سپرد جان را

  احمد رشاد ” زریر “ 

 

۵ پاسخ به “من و شمع”

  1. admin گفت:

    رشاد عزیز، زیباست . زنده وسلامت باشید. مهدی بشیر

  2. شريف حكيم گفت:

    بهترین و عالى سروده اید جناب زریر ، مضمون دل انگیزى را در قالب زیبا تصویر نموده اید. موفق و سر سبز باشید.

  3. شهلا ولیزاده گفت:

    خیلی حظ بردم هوایش معطر بود و تازه. با درود!

  4. رشاد زریر گفت:

    یک جهان سپاس جنابِ مهدی بشیر بزرگ مردِ اندیشه هام!
    لطف دارید, امید همکاری تان را همیشه داشته باشم.

  5. همایون عالمی گفت:

    رشاد جان عزیز بسیار عالی و پرکیف سروده اید و از نگاه صنعت شعری و بحر شعری کاملاً بکر است یعنی مصرع های طویلی را قافیه کرده اید و یا اینکه دو مصرع را پهلوی هم نوشته اید ببینید
    برابر این بیت – یک مصرع شما طویل است

    یار از دل من خبر ندارد —- یا آه دلم اثر ندارد
    به هر حال آینده درخشانی را برایتان آرزو میکنم و خوشحالم که جوانان مستعد و خوشقریحه مثل شما دارم شاد و موفق باشید

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما