آواره گی
تاریخ نشر چهار شنبه ششم فبروری ۲۰۱۳ هالند
آواره گی
محمد اسحاق “ثنا”
ونکوور کانادا
چهارشنبه ۶-۲-۲۰۱۳
***
ساختی بی دست و پا ای ناجوان آواره گی
ساختی از بار غم قامت کمان آواره گی
میرسد آواز تحقیرم به گوش از هر طرف
کردی بامن عالمی را بدگمان آواره گی
ملک ما آماج تیر خصم نامردان شده
گشتم آخر از ستم بی خانمان آواره گی
غیرت مردان با تدبیر ما آخر چی شد ؟
کرد امروز نوکر نا مردمان آواره گی
بود ما را خانه ای کوچک برای زندگی
ما کجا بودیم چنین بی آشیان آواره گی
جان دهد در ملک غربت بی وطن آخر “ثنا”
اشکبار از دیده با شور و فغان آواره گی
محمد اسحاق “ثنا”
استاد گرامی جناب آقای ثناء! مانند همیشه زیبا سرودید ،مؤفقیت تان را تمنا دارم! مهدی بشیر
آقای ثنا زیبا سروده اید
به استقبال تان تقدیم است
با بشر زاده است اندر این جهان آوارگی
همسفر با ما از آغاز زمان آوارگی
تا ز فردوس برین ببرید ناف ما خدا (ج)
بوده با ما دایه نا مهربان آوارگی
زندگی مرداب رنگینیست راحت، گر نشد
جاری سیلاب در جوی زمان آوارگی
چشم ها را از غبار سادگی ها شست و رفت
نقش پا بگذاشت قلب خون چکان آوارگی
در دل دراز تر داشتم تا فرصت بعد.
بیشتر بنویسید
جناب استاد گرامی آوارگی زیبا به تصویر کشیدید سلامت باشید
دیار غربت من دشت مرده را ماند
نفس کشیدن من آه وناله را ماند
ثنا صاحب گرامی وخوش بیان،
من هم با شما همنوا می باشم
محترم ثنا صاحب . سروده اى تان ناب و آگنده از احساس است . قلم رساى تان را همیشه پربار میخواهم.