در پاسخ به ” من جرعه نیستم…”
تاریخ نشریکشنبه ۱۷ فبروری ۲۰۱۳ هالند
به شهلا جان ولیزاده
در پاسخ به ” من جرعه نیستم…”
صادق پیکار
***
کاش جرعه ای بودم
زلال و آمیخته با انگبین
گلوی خشکی را تازه میکردم
وتشنۀ جان به لب رسیده را
زندگی دوباره می بخشیدم
********
مهرسرشارت را
درانبوه سروده هایت می خوانم
دلم نرم می شود
جرعۀ های شهد آگین و جان بخشت را
درترانه هایت می بویم
امید درقلبم می روید
دریغش مدار!
بگذارمهرت را بچشم
بگذاراز چشمۀ زلال پرعطوفتت بنوشم
و تو، شهلا جان،
همان جرعۀ آمیخته با انگبینی
درلیوان آب حیات
که از آن
جان به لب رسیده گانرا
زندگی دوباره می بخشی
هرگزدریغش مدار!
صادق پیکار
آه عالیقدرم، بمن افتخار بخشیدید و اینکه سروده های کوچکم قلب پاکیزهء چون شما را لمس کرده با همه ساده گیهایش مرا مفتخر میسازد و شاد. با درود و سپاس!
پیکار عزیز عالیست به شاعره گرانقدر شهلا جان جا دارد چنین نگارش رسا و زیبا بسلامت باشید
پیکار گرامی ، تشکر از لطف تان .زیبا و عالیست . موفق باشید. مهدی بشیر
پیکار گرامی سروده زیبای شما واقعا که شایسته است برای کلام نغز شهلا جان . شما به سلامت باشید