نا خدایِ آزادی
تاریخ نشر دوشنبه ۲۵ فبروری ۲۰۱۳ هالند
بندِ اول این غزل از آقای جوهر بوده وبقیه ای این غزل را بنده درآلمان سروده ام
حس شاه ” فروغ “
۱۶ / ۲ / ۲۰۱۳
لندن
***
نا خدایِ آزادی
جان فدا کُنم دایم،از برایِ آزادی
پیکرم بخون زیبد،در قبایِ آزادی
اجنبی بَمُلکِ ما،هرکجا همی تازد
ما اسیرِ دردو غم، بی دوایِ آزادی
هریکی بپا خیزید،در وطن وطنداران
هرکجا بلند دارید، از لوایِ آزادی
کشتی نجاتِ ما،درمسیرتوفان رفت
زندگی همی خواهد، ناخدایِ آزادی
دشمنانِ میهن را،از وطن برون رانید
سر فدایِ خاکم باد،در رسایِ آزادی
گرشکسته اند بالم،از غم وطن نالم
بلبلِ خوش آهنگم، با نوایِ آزادی
از فروغ آزادی،کشورت چراغان کُن
بال و پر کُشا هرسو درفضای آزادی
با تقدیم احترام فروغ ازلندن
درود به جناب فروغ و جوهر ، زیبا و عالیست . زنده و سلامت باشید. مهدی بشیر
زیباست آزادی .
شاد زی آزادزی
درود بشما جناب فروغ
زیباست و ستودنی،درود به آقایان ارجمند!
چه آغاز و چه آنجا مى ، آقاى فروغ و جناب جوهر عزیز. شعر مملو از احساس و عاطفه.
ما همه به زندانیم فرق در تپیدن هاست
مطلب خموشى هاست هاى هاى آزادى
نمود همه احساسات مبرا از خلل هاست
موفق باشید
شریف عزیزوگرامی
بر امید آن روزم بشکنی قفل ها را
برمشامِ خود بویی از هوایِ آزادی
درود بشما پوپل عزیزو همه آزادی خواهان و آزاد اندیشان
سپاس بیکران از مهدی بشیرعزیز وشهلاجان ولی زاده میکنم
از جناب عالمی گرامی ام ممنون وسپاسگذارم که همیشه محبت میدارند
سالهاست در غربت در فضای آزادیم
لیک اشک می ریزیم از برای آزادی
واهب
غُربت هرکجا واصل زادهٔ جدایی هاست
از جدایی خون گریم پیش پای آزادی
فروغ