گریه میکند
تاریخ نشر یکشنبه دهم مارچ ۲۰۱۳ هالند
گریه میکند
نوشته نذیر ظفر
لویزیانا – امریکا
***
شعرو ســخن برای وطــــــن گریه میکند
هر مصرع در برابر مــــن گر یه میکند
پوشید جامه های ســـــــیاه واژه های شعر
مشکین شده فضا و سخــــــن گریه میکند
آواز ضــــــجه های ســــــــــپیدار می رسد
گل همــــــنوا به مرغ چــــــمن گریه میکند
از تــند باد حــــــادثه ها لاله هـــــای دشت
خونین جگر به روی دمــــــــن گریه میکند
جـــمعی شـــــهید تیــــــــغ جفا کار نا کسان
در خون طپـــــــیده گان کـــــفن گریه میکند
از بار غصــــــه های زمان شـــــیخ شهر ما
پنهان ز خــــــــــلق زیر چپـــــن گریه میکند
نذیر ظفر
ظفر عزیز ، زیباست. موفق باشید. مهدی بشیر
برادرمحترم بسیار زیبا سرودید قلم تان سبز باد
گل های باغ را هدف تیر کرده اند
عطرِعطار،مُشکِ خُتن گریه میکند
فروغ
بسیار زیبا سرودید جناب ظفر عزیز ، مؤفق باشید!
مثل همیشه زیبا و دلنشین . نذیر جان همیشه خوش وخرم باشید.
سپاسگذارم از جناب بشیر عزیز گرانقدر، ممنونیت بیکران از جناب زرگر ؛ تشکر از از فروغ عزیز با بیت زیبایش، درود به قیوم جان بشیر عزیزم ؛ امتنان بی پایان از جناب شریف جان حکیم گرامی ؛ همه در پناه خدا باشید و مو فق
ظفر عزیز شعر بسیار بسیار عالیست پر از درد و نوحه و زاری اما با این دست کوتاه چی میتوانیم بکنیم جز سوختن و ساختن . من همچنان چند سال قبل شعری برین وزن داشته ام که درین سایت زیبا نشر شده و من از نشر تکرار آن معدرت میخواهم اما جچون افاده و مقصد همسان دارد خواستم این جا نصبش کنم
شکنجه
از شــدت شــــکنجه رســــن گریه میکند
شــــلاق از نوازش تن گریــــه میـــــکند
مارا کجـــا مجال دهـــن باز کردن اسـت
در ســـــــــینه ام نـوا ز وَهَن گریه میکند
هـرقطره اشک گـــوهــری ازهاتِلِ اَلَــــم
بر حـــال بی زبانی من گریــــه میــــکند
غـم سوخت از شراره ئی سلاخه ئی ستم
خاکســـــترش به کوره تــن گریــه میکند
ســیلاب پُر طلاطم خون ســـر زد از دلم
مرغ دلــــــم ز لای لجن گــــریه میـــکند
«واهــب»مبـاش طــالب دیـــــدار آفتــاب
کو خود در آن مقام عـــدن گریــه میــکن
۱۷- اگست ۲۰۰۷
ها تِل=ابر بسیار بارنده
وَهَن= ضعف