نغمۀ باد
تاریخ نشر جمعه ۱۵ مارچ ۲۰۱۳ هالند
« نغمۀ باد »
شریف حکیم
مارچ۲۰۱۳سدنی
***
پاسبان در باز کن ، عطرِ بهار آورده ام
صد گلستان گل نثارِ ، راه یار آورده ام
یک طرف خورشید در دستم ، دیگر سو آسمان
دامنِ صحرا و دشت و کوهسار آورده ام
ارغوان از کوهساران ، لاله از دشت و دمن
بوی باران با نسیمِ ، خوشگوار آورده ام
گرم تا سازم حضورم ، در حریمِ خانه اش
نغمه های باد و رقصِ ، شاخسار آورده ام
از رقابت دم زد و خندید بر مژگان او
بهر عذرش چشمِ آهوی تتار آورده ام
تا بیابم نشئۀ از ساغر و پیمانه اش
چشمِ خواب آلود خود ، غرقِ خمار آورده ام
بهر امیدی که بینم ، نوبهارش بین که من
یک زمستان صبر و عمری ، انتظار آورده ام
گرچه رد کردی به تکرارش ، ولی دیوانه من
همرۀ خود باز دل را ، تحفه وار آورده ام
گر نشد تقدیر مارا یار ، ایندم شکوه نیست
طالعِ بد من همیشه ، در قمار آورده ام
شریف حکیم
جناب حکیم عزیز ، زنده و سلامت باشید. زیبا و عالی و با احساس سرودید . دو بار خواندم و کیف کردم . مهدی بشیر
بلبل بیچاره ام از غُربت و آوارگی
من پیام ترکِ گلشن بهرِخارآورده ام
فروغ
چه معطر! بهاری باشید دوست خوب!
شریف عزیز تازه و با لطافت .