به پاسخ سرودۀ
تاریخ نشر جمعه ۲۹ مارچ ۲۰۱۳ هالند
به پاسخ سرودۀ
(خیال تو)
از قلم شهلا جان ولی زاده
تنم را رنگ دادم با خیالت
سبزین شد و بشگفت
روحم پرواز بسویی لانهء نور
دست رقصید ز موج لمس روحت
پا لمید به زیر غنچهء شوق
گیسو ام تار تارش ناله ها ز بهری رویت
و صدایم سخت پیچید در گوش دل
که بهار است و امیدها
بارور
شهلا ولی زاده
***
صادق پیکار
***
تنت را رنگ دادی باخیالم
دگرگون ساختی اوضاع و حالم
گل سبزینۀ اندام زیبات
شگفت دربوستان کهنه سالم
چو پروانه به گرد شمع رویت
مرا آتش گرفت و سوخت بالم
ز لمس موج روحم با زوانت
به رقص آمد وبرهم زد روالم
چو دیدم رقص اندام لطیفت
فراموش شد حرام وهم حلالم
هوای رقص کردم با تو ای جان
اگردستم نگیری از که نا لم
ولی افسوس رفتی در پی نور
گمان کردی که من یک بی کمالم
به سوی نورشد پروازروحت
به تاریکی بماندی دروبالم
صدایت سخت پیچیده به گوشم
که نیسان آید ویابی وصالم
صادق پیکار
پیکار عزیز ، زیبا سرودید . شما و شهلا جان زنده و سلامت باشید. مهدی بشیر
جناب بزرگوارم،استقبالیهء تانرا باید شاعرانه نگریست که ظرافتها را با خود دارد، سخاوتمندانه. با درود و ارادت!
ممنون شما جناب بشیر عزیز،سلامتی شما هم آرزوی منست!
شهلاجان، شاعرۀ آزاد منش
شاعر زنان را با دید شاعرانه می ستایم و باور دارم که زیبا ترین ستایش، ستایش شاعرانه است. شما شهلا جان را، که دل پر لطف و مهربان دارید، بجای دخترم خطاب میکنم و صداقتم را نثارت می نمایم، همانطوری که در روز های جدال من با همکاران ۲۴ ساعت پشتیبانی بی دریغ تانرا نثار من کردید.
میدانم بزرگوارم! مهر و حرمت تان برایم بی شایبه است و متقابلأ از من همچنان. احساس و قلم تان بی باکانه شجاعست که قابل تمجید است و ستایش. بسلامت باشید دوست صادق و خوبم. با سپاس بیکران!
جناب پیکار گرانمایه ! استقبالیهء زیبای تان را که مملو از احساس و تخیلات شاعرانه است به خوانش گرفتم ، زیبا سرودید و دلنشین، مؤفقیت مزید تانرا تمنا دارم.