روزگار
تاریخ نشر دوشنبه ۸ اپریل ۲۰۱۳ هالند
روئین “رهنوش”
روزگار
روئین رهنوش
***
روزگارم را
در نبضِ کوچه ای جاری خواهم کرد
که بامدادان تا از آن می‌تابیدی
سایه‌ها
مملو از نابودی
و چشم‌های دیوار
به‌خاک یک‌سان می‌شدند
روزگارِ من
جادهء بی سرانجامی‌است
که تو سال‌ها از آن رفته یی
همیشه نبودنت را روی سنگ فرش‌اش جا مانده‌یی
و وقتی دور می‌شدی
هیچ یادت نبود که برگشت
روی نگاه‌های متروک یَکی فراموش شده است
میدانم چشم‌های سرنوشت کور اند
و میدانم
که هیچ گاهی نخواهد توانست
مارا
من و تو را
در یک آیینه
و در زیرِ نورِ آفتاب تماشا کند
گونه‌هایت را به باران بسپار
بگذار قطراتش نارسیده به پلک‌هایت
پراگنده شوند
آنها شهوتِ بلورین شان‌را
در چهار فصلِ تاریکِ گیسوانت بوسه‌خواهند زد
زیرا شب در موهایت غروب ناپذیر است
چنان که تقدیر در پیرامون من
حالا روزگارم
جاری شده است
در ثانیه‌های ملموسی که
سنگ‌ترین نفسهایشان
پنجره‌های بسته زیستنم را تک‌تک میکند
و همین‌که در چارسویم سرازیر می‌شوند
جولایِ پیری بیش نیستند که بر تار و پودم تنیده‌اند
رهنوش
رهنوش عزیز بسیار عالی و دلنشین سرودید ، زنده و موفق باشید. مهدی بشیر
به به به به رهنوش عزیز جدآ محو اشعار زیبایت میشوم ، خداوند قلمت را رسا و همیشه نویسا داشته باشد تا ازین لذایذ بار ها و بار ها بهره مند شویم . از هر شعر زیبایت صور خیال میبارد و و چه زیبا میبارد . ممنونم عزیز از این همه زیبایی که با ما به اشتراک میگذاری . معذورم اگر بسیار صمیمانه تو خطابت کرده ام .میدانم شاید مانند پسرم و یا برادرکوچکم کم سنی ازین سبب بی اختیار «شما» جایش را به تو مبدل ساخت . موفق باشی عزیز مهربان و کلام جادویی ات جاویدان باد.
صالحه وهاب واصل
دوست عزیزم را درود که با صفا قلم میزند و بی ریا هم احساس بر می انگیزد!
رهنوش عزیز زیبا سرودید ، قلم تان را شگوفا و رسا میخواهم و به انتظار خوانش زیبایی های دیگر از شما می باشم ،مؤفق باشید!
سپاس‌گزارم از مرد فرهیخته دیارم جناب مهدی بشیر گرامی…سربلند باشید
سرشار از افتخارم ساختید با این نگاشته های نغز و نیروبخش تان بانو واصل گران‌قدر. من از هر لحاظ از شما کوچک‌تر ام. شما فرهیخته بانوی نیک سیرتی هستید و این‌نکه این‌گونه صمیمانه برایم می‌نگارید سپاس‌مند تان هستم و از این‌که افتخار فرزندی ویا هم برادر کوچک تان‌را هم برایم بخشیدید ممنونم. دوست دارم همیشه همین‌گونه تو و حتا واژه های با پسوند “ک” برایم بنویسید. من‌هم در هردو حالت دوست تان دارم و افتخار بزرگی هستید برایم…سرفراز باشید.
درود بر شما خواهر ولی‌زادۀ گرامی…شما با مهر میخوانید و صمیمانه می‌نگارید. ممنون تان هستم.
درود بر جناب قیوم بشیر بزرگوار!
مدیون تان ام با این‌همه لطفی که بر من مبذول میدارید…همواره سربلند و با افتخار زیید.