۲۴ ساعت

13 آوریل
۱ دیدگاه

جال بد گمانی

 تاریخ  نشر شنبه  ۱۳ اپریل ۲۰۱۳ هالند

محترم یونس عثمانی

محترم یونس عثمانی

جال بد گمانی

شعر ـ از یونس عثمانی

کانادا، وانکوور

 ***

یار به من باور ندارد

او بیهوده شب پرست ام میخواند

و مراکه از برکهٔ شب گریخته آمده ام

پاسبان شب میخواند

هر چند اورا گویم که از شب درگریزم

باور نمی کند

پنداردام که دزد شبگردی گرسنه ام

و روشنی را از او می دزدم

دست و پایم را می بندد

به سیه چاه شب ام می برد

من چون موج نوزادی که در چنگ گرداب گیر مانده است

در جال بدگمانی گرفتار آمده ام

و راه فرار ازآن ندارم

مگر که در خود بپیچم و بهاری نو فرآورم

تمام بدن ام را آفتاب پرست بکارم

شگوفان شوم

یک دشت گل آفتاب شوم

واز رونق بهار زرد خود پرآوازه شوم

که «غلام آفتاب ام» و همه ره آفتاب جویم

با سلام و درود

یونس عثمانی

کانادا، وانکوور

 

یک پاسخ به “جال بد گمانی”

  1. admin گفت:

    درود به جناب عثمانی عزیز ، مثل همیشه زیباست. زنده و سلامت باشید.
    مهدی بشیر

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما