مادرازدستِ من وجبرِزمان میسوزی
تاریخ نشر یکشنبه ۱۲ می ۲۰۱۳ هالند
مادرازدستِ من وجبرِزمان میسوزی
حسن شاه ” فروغ “
۱۱ / ۵ / ۲۰۱۳
لندن
مادرا! شمعِ که درخانه نهان میسوزی
ازغم و دردِ همه پیرو جوان میسوزی
روز در پایِ مزار اشک بریزی تاشام
شام از فتنه ای آشوب گران میسوزی
گاهی آتش بزنند خانه و کاشانه ای تو
گاهی از گریهٔ طفلَت، پیِ نان میسوزی
خود بسوزی وبهر کلبه فروغی بخشی
دربهاران و زمستان و خزان میسوزی
ترسِ عصیانگر وهر فتنه گری آزارد
گوش بردرزده وخود نگران میسوزی
مادر ای لالهٔ داغدار، بصحرای زمان
داغها بر دل و از طعن زبان میسوزی
همه فرزند شد از دامن تو صاحبِ نام
ازچه رو اینهمه بینام ونشان میسوزی
ما همه شاهدِ این سوختن و ساختن ایم
مادرازدستِ من وجبرِزمان مسوزی
هرتجاوزگری دامانِ ترا،مادری هست
توهم ازدستِ بسی، بیخردان میسوزی
تاجهانست همین وحشت وحشتگری ها
مادرا!درهمگی دورو زمان میسوزی
چون فروغِ تو بهر جایی جهان می تابد
گهی خاموش گهی ناله زنان میسوزی
باتقدیم احترام فروغ از لندن
فروغ گرامی ، سروده زیبا و مملو از احساس است. موفق باشید. مهدی بشیر
سوزناک و ستودنی……….
با اظهار سپاس ازشما آقای مهدی بشیرعزیزم .
تشکراز مادر فرهیخته وشاعرهٔ نواندیش و شیوا بیان شهلان جان ولی زاده