۲۴ ساعت

31 می
۲دیدگاه

گلوی هستی

تاریخ  نشر  جمعه  ۳۱  می ۲۰۱۳ هالند

شریف حکیم

شریف حکیم

« گلوی هستی »

شریف حکیم

می۲۰۱۳سدنی

***

چگونه یار شوم مست را و مستی را

که دست غم بفشارد گلوی هستی را

من آن نیم که شوم هیزمی به آتش کس

و یا شعار دهم رسمِ خود پرستی را

ز من مپرس زبانم چه است و قوم چه بود

مسیر کعبه روم یا رهی کنشتی را

چه مشکل است ترا شیوۀ عقیدتِ من

به شیخ سجده کنم یا که رندِ چشتی را

من آدمم چو تو در یک مسیر و یک طوفان

خلاف در من و تو غرق کرده کشتی را

هزار مهرۀ زیباست در خزانۀ عمر

ز چشم گر بزدایی غبارِ زشتی را

جهنم است همین جا ، بهشت هم اینجا

فگن به دور خیالِ بتِ بهشتی را

مسیر خون ، کجا میرسد به خرمن گل

برو بپرس ز قصاب این شگفتی را

زنی به درگۀ خورشید بوسه ای آدم

بلند گرنگری لحظه های پستی را

شریف حکیم

 

۲ پاسخ به “گلوی هستی”

  1. admin گفت:

    حکیم عزیز ،مثل همیشه عالیست . موفق باشید . مهدی بشیر

  2. صادق پیکار گفت:

    شریف جان، سرودۀ تان خیلی مقبول و آموزنده است. بیت زیر صرف شوخی است و “پلشت” ازواژه های عامیانه مستعمل در بجل بازیست.
    قمار باز نه ای دیگر هرچه هستی باش
    که نیست طاقت پرداخت سه پلشتی را

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما