بال گشودم
تاریخ نشر یکشنبه ۲۸ جولای ۲۰۱۳ هالند
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم
“فریدون مشیری”
(بال گشودم)
شهلا لطیفی ولیزاده
***
در خم و پیچ دو راهی به تمنای لقا ات
همه مدهوش شده دنبال روی تو بگشتم
نه سکوت را بشکستم و نه غوغا بشنیدم
سر به پای قعر تنگنا بنهادم،بگریستم
آه که زآن پارهء مهتاب بخزید بر دل تنگم
پردهء سفت رموز را بگسیختم،بدریدم
تا صدای مست دریا موج غصه بوسه ها
ز تعمق در نگاهش بشتافتم،برمیدم
یادها پر زدند مست و دلآویز تا شفق
و منم بال گشودم بپریدم بغنودم
شهلا
شهلا جان نام خدا به این نازک خیالی ها قلمت سبز باشد
ممنون تان فروغ بزرگوارم!
خواهر ګرامی شهلاجان ولیزاده
بعد تقدیم احترام و آرزوی صحتمندی وموفقیت شما
بسیار زیبا وموزون سروده اید
موفقیت بیشتر تان را از بارګاه خداوند بزرګ خواهانم
ممنونم عالیقدرم جلال عزیز، شما هم رخشان باشید و بسلامت!