مخمس نذیرظفر و غایب
تاریخ نشر پنجشنبه ۲۲ آگست ۲۰۱۳ هالند
سلیمان غایب
مخمس نذیرظفر و غایب
****
در صحنه های نیک دل آرای زنده گی
پیش ازفرا رسیدن فردای زنده گی
هر کس قبول کرده مدارای زنده گی
کردی دلم گرو تو به سودای زنده گی
ای موج خوش ترانهء زیبای زنده گی
ما را ببر به اوج تمنای آرزو
دریا مکن به پای دل ما تو آب رو
چرک ریا نمیرود هرگز به شستشو
روشن بکن گذشتهٔ ما را به جستجو
ای خاطرات صفحهٔ زیبای زنده گی
با رنگ سرخ برگ ٔگل افتخار ما
در پردهٔ خیال پس از انتظار ما
نا دیده گیر جمله غم بی شمار ما
یک ساعتی عوض بنما در کنار ما
تصویر بی بدیل سرا پای زنده گی
بالا مقام بوده ز هر گونه گوهری
پُر نور تر بوده ز هر گونه اختری
بر کاهنات عالم مادی چی محوری
ارشاد راه حق کند هر دم چو رهبری
لبخند بی تکلم سیمای زنده گی
در اوج میبرد همه حسن و جمال ما
در موج میکشد دل تنگ و ملال ما
در صلح میبرد همه جنگ و جدال ما
تدوین میکند سخن و اشتغال ما
نبض دلء تپیدهء غو غای زنده گی
بیگانه میکند ز دلم دیدهٔ رقیب
مستغنی میکند به برم توشهٔ غریب
یک سطح میشود به نظر چاکرونقیب
بر جاهلان عیان بنماید رهٔ ادیب
جام بلور باده و صهبای زنده گی
بر پا کند زلطف به هر میهن و دیار
افتاده بر زمین زغم وغرق در خمار
غایب نموده شاهد واسناد اعتبار
بالا بَرَد ز خاک به معراج افتخار
پر های با لطافت عنقای زنده گی
غایب عزیز ، مخمس زیبا و عالیست . درود به خودت و ظفر گرامی .زنده وسلامت باشید. مهدی بشیر
مهدی جان محترم گرامی، تشکر از حسن نظر شما ، زنده باشید
جناب غایب عزیز و گرانقدر ممنون لطف و محبت تانم بی نهایت عالی قلم زده اید ؛ قلم تان رسا و احساس تان شگوفا باد ؛ واقعا لذت بخش بود
دلانگیز!
محترم و عزیز شهلا جان ، تشکر از حسن نظر شما