درد دل
تاریخ نشر سه شنبه ۲۷ آگست ۲۰۱۳ هالند
درد دل
سلیمان غایب
***
درد دل را گوش کن از شیوه و رفتار دل
کس نیایددر بر من از دل بیمار دل
دست بردارید مردم از دل دیوانه ام
خانهٔ زنبور گشته عشق در دیوار دل
یار ترسو رفت از دل زندگی زندان گشت
حلقهٔ زنجیر باشد زینت پرکار دل
نا توانی را نباشد چارهٔ اندوه ما
گلهٔ هم نیست ما را از غم بسیار دل
مقصد درد دل من نیست از بیچارگی
خون دلجوشد همیشه از پی پیکار دل
دل ز دست یار دارد تیر پُر خون در بدن
نیست هرگز دست یاری تا بچیند خار دل
تاشدم پرهیز لذت از حبیبان خودم
در حذر مستانهدیدم مستی سرشار دل
غایبا سوز دلت سرحد ندارد در گمان
آتشی افرختی امروز با اخبار دل
سلیمان غایب
غایب محترم ، درد دل وافعآ سروده پرسوز وعالیست .موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر
محترم و گرامی جناب مهدی بشیر، تشکر از لطف نهایت شما، زنده و موفق باشید
چه دلانگیز!
تشکرشهلا جان از لطف و مهربانی شما، زنده و موفق باشید
واه واه چقدر دل انگیز سلامت باشی غایب صاحب
غایبا ازدل چه دیدی تا بگُفتی یک بیک
از برای دوستانت این همه اسرارِ دل
فروغ
درد دل دارد سلیمان و از آن ؛ غایب شده
در غیابت سخــــت باشد گفتن اخبار دل(ظفر)