۲۴ ساعت

14 سپتامبر
۱ دیدگاه

رسیـــــده است ز تـــــــو رنــج بی شمار مرا

تاریخ نشر شنبه ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۳ هالند

امپراطور149

احمد محمود امپراطور

یکشنبه ۱۰ سنبله ۱۳۹۲ هجری خورشیدی

افغانستان

احمد محمود امپراطور

احمد محمود امپراطور

رسیـــــده است ز تـــــــو رنــج بی شمار مرا
که رفته است ز ســـــــــر هوش و اختیار مرا

اگــــــر چه عهد وفـــــــــای تو جمله بود دروغ
سبب چـه بود کــــــه مانـــــدی در انتظار مرا
ز داغ لاله ستــــــان داغ بیشتــــــــــــر دیدم
به غصه هـــــــــای دلم نیست غمگسار مرا
متــــــــــاع مهـــر و عطوفت من از کجا جویم
که جای مهــــــــــــــر گرفته است رنج یار مرا
به غنچه هـا ندهــــــــد چاشنی دگر شبنم
خـــــــــزان آمـــــــــــده در فصل نو بهـــــار مرا
چه فرصت ها که بدست آمد و ز دستم رفت
غنیمت است همیــــن نقص و انکســــار مرا
به عشق آنقدرها شعله ورشدم چون شمع
که خــــاک از پــــــر پروانــــه شد مـــــزار مرا
مگـــو که لاف زنـی و ز عشق بی خبــــــری
نشانه ی است همین چشـــــم اشکبار مرا
اگر گناه من این است که عـاشقت شده ام
به حــکم عشق همی کن تو سنگسـار مرا
حساب کیفـر اعمـــــــــال خویش باز دهی
که کـــــــــردیی تو چنین زار و ناگـــــــوار مرا
ز لعل یـــــــــــار به محمود اگر نشد قسمت
بس است در دو جهـــــــان لطف کردگار مرا
————
یکشنبه ۱۰ سنبله ۱۳۹۲ هجری خورشیدی
که برابر میشود به ۰۱ سپتامبر ۲۰۱۳ میلادی
ســـــــــــرودم
احمد محمود امپراطور

 

یک پاسخ به “رسیـــــده است ز تـــــــو رنــج بی شمار مرا”

  1. admin گفت:

    محمود عریز ، سروده زیبا و عالیست . موفق باشید. باید اضافه کنم که چرا خود را گوشه کردی ؟ مگر تو عضو فرهنگسرای ۲۴ ساعت نیستی. و چرا در مشاعره ۲۴ ساعت سهم نگرفتی؟ منتظر شعر مشاعره ات هستم . رنده باشید.
    مهدی بشیر

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما