گلهای مهر
تاریخ نشر چهارشنبه ۱۸ سپتامبر ۲۰۱۳ هالند
گلهای مهر
شهلا لطیفی ولیزاده
***
ز قناری پرسیدم، داغ دل
خنده کرد و رو بسوی برگ پار
زآن پرسیدم غم بیگانگی
دیده بر بست با نمای بیخودی
گل دیدم چه شکفته در صفای باغ سبز با شکوه
که درد چیست؟
لرزید برگ تنش بی اختیار
وآن اشکش راهی فرش سبزین بهار.
با هراس و بیقرار
گام بسوی تند بادی ز حوادث کردم
سریع
غم چیست ای آشنای سرمست؟
قهقه خندید با شادی اش مست
غم نمود بستان نرم برای عیش خار
چون خار ها چه دغل اند و
آن قدام تلخ شان بی اعتبار
و با رنگ سیاه ابر سوخته و غبار دردها
همجوار و همکار
قلب من درز بکرد زآن شرارت واژه ها
مکث کردم، آه، که همین است سِری درماندگی و غوغا
چون خارها چه نیرومند و سراپا عصیان
هیچ گلبرگ تمنا نیست ز خاری در امان
باید
قوت گلهای صدیق را خوشه کرد با محبت،با قرار
تا رنگ تیره ی زجرت به ویرانه کشد
با تنومندی دستان بهار
یک بیک
جاودانه، بی شمار
شهلا
شهلا جان به سلامت ، سروده زیبا و عالیست . زنده باشید . مهدی بشیر
نهایت امتنان جناب بشیر گرامی. سلامتی شما هم آرزوی منست!
لبت شیرین دهان شیرین کلام شیرینترازهردو
بدین شیرین زبانی از عسل بکشودی دُکان را
فروغ
فروغ بزرگوار را نهایت متشکرم!
بسیار شیرین و نازنین به امید موفقیت های بیشترتان
نجیب گرامی را ممنونم!
شهلای ګرامی
سروده تان نهایت زیباست
خداوند(ج) شما را همیشه صحتمند ، خوش وموفق داشته باشد
جناب جلال گرامی،از همگامی و مهر کلام تان نهایت مشکورم!!!