ای مرتجع …!
تاریخ نشر شنبه ۷ دسامبر ۲۰۱۳ هالند
سروده ای از شادروان استاد علی اصغر بشیر«هروی» که بتاریخ بیست و نهم حمل ۱۳۴۷ هجری شمسی مصادف با هیجدهم اپریل ۱۹۶۸ میلادی در شماره اول جریدهءملی ترجمان در کابل به نشر رسیده بود. و اینک نظر به همخوانی با اوضاع فعلی خدمت دوستان گرانقدر تقدیم می شود.
ای مرتجع …!
سر زد از چرخ حقیقت آفتاب ای مرتجع !
هر چه میخواهی بزن خود را بخواب ای مرتجع !
هر چه خواهی خر دوانی کن که فردا بی درنگ
بسته خواهی شد به زنجیر و طناب ای مرتجع !
میرسد روزی که با کرنا و طبل و دمب و دیمب
از تو می گیرد همین ملت حساب ای مرتجع !
می رسد روزی که چون نی بند بندت بر کند
ناله ی (( یا لیتنی کنت تراب )) ای مرتجع !
بر اجاق ظالمان شد ز آتش بیداد ِ تو
مرغ جانِ عارف و عامی کباب ای مرتجع !
دست رنج ، رنجبر در خانه ی عیش تو شد
صرف بزم شاهد و نقل و شراب ای مرتجع !
کارگر را از فضولی های بیجای تو هست
حاصل از زحمتکشی، رنج و عذاب ای مرتجع !
پیرهن بر تن ندارد طفل دهقان و تراست
قیمت ده پیرهن ، جفتی جراب ای مرتجع !
شومی افسون گری های تو افسونگر نمود
خائنین را بر مقاصد کامیاب ای مرتجع !
ناله ی مظلوم در گوش تو و امثال تست
خوشتر از آهنگ پر کیف رباب ای مرتجع !
از لبانت بوی چرم تازه آید بسکه خورد
بوسه ات بر کفش هر عالی جناب ای مرتجع !
از«بشیر»این مژده بشنو،گرچه مطبوع تونیست
خانهء ظلم تو خواهد شد خراب ای مرتجع !
شادروان استاد علی اصغر بشیر«هروی»
روح پدر بزرگوار ما مرحوم استاد بشیر هروی شاد که ۴۶ سال قبل از امروز چی خوب فرموده بودند :
میرسد روزی که با کرنا و طبل و دمب و دیمب
از تو می گیرد همین ملت حساب ای مرتجع !
ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺭﻭﺡ اﺑﺮ ﻣﺮﺩ ﺗﺎﺭﻳﺦ و ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﺎﻥ ﻛﺎﻛﺎ ﺟﺎﻥ ﻋﺰﻳﺰﻭﮔﺮاﻣﻲ اﻡ اﺳﺘﺎﺩ ﻋﻠﻲ اﺿﻐﺮﺑﺸﻴﺮ ﻫﺮﻭﻱ ﺭا ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺮﻳﻦ ﺑﺎ ﺑﻬﺸﺘﻴﺎﻥ ﺷﺎﺩ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.
ﺷﻌﺮ ﻓﻮﻕ اﻟﻌﺎﺩﻩ ﻭﺯﻳﻦ و ﭘﺮ ﻣﺤﺘﻮا. ﺑﺮاﺩﺭ ﻋﺰﻳﺰﻡ ﻣﻬﺪﻱ ﺟﺎﻥ ﺭا ﻫﺰاﺭاﻥ ﺩﺭﻭﺩ و ﺳﭙﺎﺱ! !!