از کجا آورده ای؟
تاریخ نشر یکشنبه ۸ دسامبر ۲۰۱۳ هالند
باز هم سروده ای از شاد روان استاد علی اصغر بشیر«هروی» را انتخاب نموده ایم که بتاریخ هفتم دلو ۱۳۵۰ خورشیدی برابر با بیست و هفتم جنوری ۱۹۷۲ میلادی در شمارهء ۱۹۱ جریدهء ترجمان با نام مستعار ب – عامی بنشر رسیده بود.
از کجا آورده ای؟
ای فقیر، این قرص نانرا از کجا آورده ای؟
گر خریدی پول آنرا از کجا آورده ای ؟
برف می بارد توهستی همچنان جویای کار
اینقدر تاب و توان را از کجا آورده ای ؟
بوت پایت کی دهد از عهد دقیانوس یاد
یاد گارِ باستان را از کجا آورده ای ؟
رنگ تو گه کاهی و گه زعفرانی می شود
رنگ کاه و زعفران را از کجا آورده ای ؟
آرزوی گوشت داری اشتهای میوه هم
اشتهای آنچنان را از کجا آورده ای ؟
آهِ جان سوزت شرر بر خرمن دل ها زند
جانِ من آتشفشان را از کجا آورده ای ؟
دامن صد پاره ات از گوهر اشک است پر
دیدهِ گوهر فشان را از کجا آورده ای ؟
دک دک ازسرما تنت چون بید میلرزد،بگو
لرزه های بی امان را از کجا آورده ای ؟
از تپشهای دلت پیداست که داری مریض
این دل حسرت نشان را ازکجا آورده ای ؟
ساعتت با رنج ها تیر است در ایام عید
رنج های بیکران را از کجا آورده ای ؟
شهد و حنظل را بهم آمیختی در شعر خود
«عامی» این سحرِبیانراازکجا آورده ای ؟
شاد روان استاد علی اصغر بشیر«هروی
باز هم این سروده زیبا را پدر مرحوم ما شاد روان استاد بشیر هروی ۴۲ سا قبل از امروز سروده بودند که اکنون ما هنوز هم شاهد آن هستیم و چی خوب فرموده بودند :
دک دک ازسرما تنت چون بید میلرزد،بگو
لرزه های بی امان را از کجا آورده ای ؟
روحشان شاد.